سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        مهر و آبان

        شعری از

        باقر رمزی ( باصر )

        از دفتر دفترچه بغلی سیاه مشقهای من نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۷ شماره ثبت ۴۷۵۳۷
          بازدید : ۲۸۶   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مهر و آبان
         
        من و شمع شبستانم تو و بزم رفیقانت
        من از سوز درون نالم تو از دنیای یزدانت
         
        به کفر خویش مغرورم شرر در سینه ام دارم
        بیا آهی ز من بشنو مریدم من به دامانت
         
        به هر کس راز دل گفتم بگفتا بر دلی دیگر
        بگو مهری دگر نبود به ماه مهر و آبانت
         
        صلا دادیم و کس نشنید بیا افغان من بشنو
        اگر هم آه تن دیدی بگو بر قوم افغانت
         
        به آتش بازی چهارم بسوزانم دو دستم را
        بنازم من به زرتشت که دارد راه ایمانت
         
        باقر رمزی باصر
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جلال پورسلیمانی
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۵
        درود بر برادر عزیزم جناب رمزی بزرگوا خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۳۷
        جناب آقای رمزی عزیز، سلام علیکم.
        ............................................................
        شمابزرگوار.....مضامینِ بسیار زیبایی رابه کارمی گیرید......ولی، کمتر درارتباطِ با یکدیگرند.....وگاه، جمله بندی ها.....محکم نیستند....
        (بیا آهی زِمن بشنو، مریدم من به دامانت)....مریدِ کسی بودن ،باآه شنیدن، چگونه می تواند ربط داشته باشد؟
        (اگرهم آهِ تن دیدی، بگو برقومِ افغانت).....(آهِ تن) چیست؟ وازان گذشته ...اه، کشیدنی ست ونه دیدنی.....(....بگو برقومِ افغانت)....منظور ...اهالی افغانستا ن است....که متاّسفانه وبه اشتباه،(افغانی) گفته می شوند....یا، عدّه ای که کارشان ،افغان کردنست....وقِس علی هذا.......
        البته دربیشترِ مصارع....بخصوص دررُکن اول، وزنِ معینّی برای غزلِ شما نمی توان تعیین کرد......(متغّیراست)....وایضاً مصرعِ هفتم ونُهم .....اضافه وزن دارید....وآهنگ راازدست داده اید.
        واقعاً شرمنده ام گرامی......عزّت زیاد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        میرعبدالله بدر
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۴۲
        درود ها
        خیلی عالی و زیبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۳۰
        درود بزرگوار خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۰۴
        سلام
        من از شما متشکرم
        صحبتی زیبا بود و فقط مصراع اخر ناهمگون بود
        افرین بر شما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2