یک بداهه

درود مسیح
خوشحالم که بازم شعر زیبایی ازت خوندم برادرخوبم
نیستی جات خالیه توسایت بامرام

می دانی که دعاگوت هستم اینجا کنار امام مهربانی ها...ان شاالله زودتر بسامان برسد دل و روح وجانت برادر خوبم ...احساس زیبا ولطافت کلامت هم شیرین

درود بزرگوار
بسیار جالب و زیباست

درود بر تو دوست عزیزم....مرحبا...به روز باشی

دوست عزیزم جناب اربابی امید وارم و آرزو می کنم که از مشکلات و گرفتاری ها دور بمانی و دورتر شوی و همیشه خوش و سرحال باشی.
اثر زیبایت آنقدر به دل می نشیند و خوش حس و خوش آهنگ است که حیف است نگویم که استفاده از گوزن در برف و کوران مانده تشبیه بی نهایت عالی بود برای حس درونت...
بهره بردم و درود بر شما

سلام و درود بزرگوار طعم خوش سروده تان را فراموش نخواهم کرد
مرحبا
شعر حقیر با عنوان (مفتی و زاهد) هم نیاز به نقد دارد لطفا گوشه چشمی داشته باشید

با سلام بسیار عالی

درود بر برادر عزیزم و استاد خوبم
بسیار عالی خوشحالم که این افتخار و به ما دادید و خوندیم از احساستون

راه کجا ...چاه کجا


چه بنویسم که دلت نلرزید


رفتنت را پایان باشد

درود بر مسیح بزرگوار ناب
گرفتاری از زندگیتان دور باد
شعر پراحساسی بود
چه بنویسم که دلت نلرزید ( به دید من نلرزد باشد بهتر است )
سپاس از شعر زیبایتان

درود بر شما..زیبا سرودید

سلام ودرود بداهه باشد و به این زیبایی
از دل بر آمده لاجرم بر دل نشیند

زییا و ماندگار مینویسید عزیز

جناب آقای حکم آبادی عزیز، سلام علیکم.
.............................................................
خوشحالم اززیارتتان( بعدازیک غیبتِ صغری.....)امید که به لطفِ خداوندِ مهربان.....مشکلات به خوبی ، مرتفع گردند....(که همه داریم....به شکلی وبه نوعی)...بعد ازتعاریفی که دوستان نمودندو....(بیشتر باید....)حقیر معتقدم....چند تغییرِ کوتاه....لازم است.....
(هِی دستم لرزید ،هِی دلم.....)....(دستم می لرزید و، دلم.......)می دانم که بکاربُردنِ (هی) حسّی دیگردارد.....ولی،
(انگارپشتِ حرفِ آخرت...)
گیرکرده ام......
هنوز ماتِ نگاهِ توأم....(هنوز«م») .....و(توأ«م»)....دوضمیرِ اول شخص ، دریک پاراگرافِ کوتاه......
(شک ندارم.....).....
(مثلِ گوزنی که، دربرف مانده).....که زیباست این(بیانِ ) نهایت یأس.....
وکوران کورکرده......(زیاد واضح نیست....مسلماً برمی گردد به گوزن...)..
وکورش نموده کوران.......
وباتوجه به همه ی افعالِ بکارگرفته شده...
(چه بنویسم که، دلت «نلرزد»....)وُ...رفتنت را، پایان باشد.
شرمنده ام وببخشید......(یک کاسه کردنش باخودتو،همچنین ،اختیار.....)
عزّت زیادبزرگوار....

درود بر شما. شعرتان بسیار زیبا و پر احساس بود امیدوارم سعادت داشته باشیم از شما بیشتر بخوانیم

عرض ادب و سلااااااام جناب استاد مسیح معزز
بی نهایت زیبا و هنرمندانه
با رعایت موسیقی معنوی ...........
انگار پشت حرف آخرت
هنوزم ماتِ نگاه توأم
احسنت و احسنت ...............
میم هنوزم حرف مکرر در تاکید
یا بزبان ساده تر (هنوز ..هم )

باسلام
درود برشما
بسیاردلنشین بود.

سلام برادر نیک سرشت
سروده شمارا عالی خواندم
بسیار از جملات بکر استفاده نموده اید
و تکراری و کلیشه ای نبود
من که پسندیدم یا علی غ

بسیار عالی بود. درودبر شما

و کوران کور کرده عبورم را


نمیدانم راه کجا ...چاه کجاست


چه بنویسم؟

وقتی که دلت نمی لرزد....!!

سلام به اندازه بنده اگر این تغییرات اندک اعمال شود و شعر همین جا تمام شود زیباتر می شود
البته شاعر اعلم باالصواب است

درود

درودها
زیبا
روان
و به دل
موفق باشید

احسنت درود بر شم

بسیار زیبا سرودید
احسنت دوست عزیز...

درود بر شما
زیبا بود

دادی بمن از عشق مسیحایی خود پند
شاگردمنم خود تویی استاد سخن مند

درود بر شما

سلام جناب اربابی عزیز
خوشحالم که دوباره شعری از شما خوندم
قشنگ بود
و
درود برشما