سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گرگ ها هم شعر می نویسند!!

        شعری از

        احمدی زاده(ملحق)

        از دفتر افراغ اندیشه نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۲ شماره ثبت ۴۷۲۵۷
          بازدید : ۳۰۰۵   |    نظرات : ۲۶۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        این روز ها ـــ گرگ ها هم شعر می نویسند!!
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۷۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        الهه نصیری زاده (وفا)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)

        ،

        صفیه پاپی(مدیر)

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        سیدعلمدارابوطالبی نژاد

        ،

        امیر جلالی( ا م دی )(مدیر)

        ،

        سید مسعود حسینی (ثالث)

        ،

        امید محبی(آرسین)

        ،

        کفایت تاجمیری((حدیث))

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مهدی عارفی(بیرو)

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        مینا فیروز

        ،

        هوشنگ زاهدی

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        کریم لقمانی سروستانی

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)

        ،

        زهرا ضیایی(روح الغزل)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        زهرا حسین زاده

        ،

        منوچهر مجاهدنیا(مدیر)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        عليرضا حكيم(مدیر)

        ،

        يدالله عوضپور آصف(مدیر)

        ،

        هاشم توکلی

        ،

        مینو غفوری

        ،

        اکرم ابراهیمی

        ،

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        ،

        سعید خرسند کاظمی

        ،

        مهدی رفوگر

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        آشکیم

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        عیسی نصراللهی( تیرداد)

        ،

        محمد مير سليمانی بافقی (باران)مدیر

        ،

        زهرا منصوری

        ،

        ادرینا(سمانه هروی)

        ،

        مهدی حریفی

        ،

        نیره ناصری

        ،

        دنیا حریفی

        ،

        لیلا باباخانی

        ،

        مرحان تاج دینی

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

        ،

        علی میرزایی( هیچکاک)

        ،

        میرعاشقان

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        فرزانه جعفرزاده (فرج)

        ،

        نوید خان بره (نوید)

        ،

        پگاه بنوان

        ،

        حسام الدین مهرابی

        ،

        حامد محمدی

        ،

        آزیتا احمدی

        ،

        جلال غلامی غلام

        ،

        فائزه(فوج)

        ،

        غلامرضا کفائی(کویر)

        ،

        یونسی(یونس)

        ،

        شقایق بنی اسدی

        ،

        ریحانه منصوربخت

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        ،

        علیرضا کاشی پور محمدی

        ،

        همایون فتاح متخلص به رند

        ،

        مهدی صادقی مود

        ،

        سحرعیوض

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        جواد صبوری

        ،

        محمدمهدي ناصري

        ،

        محمد (هوداد)

        ،

        فاطمه کرمی

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۴۶
        از سخنان مشهور بابک خرمدین زبان،تاریخ و اسطوره در شكل گیری هویت ملی نقس اساسی را بازی می كنند به همین خاطر جنبش های ملی ارزش زیادی برای هر یك از آنها قائل میشوند
        بعضی از پرسوناژهای اسطوره ای در بحرانهای ملی بصورت نجات دهنده در روانشناسی اجتماعی ظاهر می شوندو گرگ در اسطوره های ترك چنین نقش و جایگاه خاص را دارد.گرگ در اسطوره های ملل تورك همان نقشی را بازی می كند كه سیمرغ در اسطوره های فارس بازی كرده است.در دوران آنیمیسم گرگ توتم اقوام ترك بوده است.اجداد اولیه ترك ها اعتقاد داشتند كه ترك ها از بچه ای كه از یك ماده گرگ خاكستری زاده شده بود بوجود آمده اند.در قرن هشتم میلادی كه تركها با اسلام آشنا شدند این اندیشه نیز اسلامی شدو گفته شد قبایل ترك از پشت پسران حضرت نوح بوجود آمده اند .حضرت نوح نیز برای ترك ها از آن جهت در میان پیامبران برجسته تر است كه قبل از پیدایش ادیان توحیدی نوح خدای نور و خورشید بوده است و در بعضی اسطوره ها هم عمر نوح سیصدو شصت و پنج سال ذكر شده كه برابر سیصد و شصت و پنج روز یك سال است و نوروز همان روز تولد خورشید است.

        جالب توجه است كه گرگ ومخصوصا گرگ سفید در میان قبایل سرخپوست آمریكای شمالی هم حیوان مقدسی محسوب می شود و چون طبق نظر مردم شناسان،در دوره یخبندان كه شمال آسیا به آلاسكا در شمال امریكا وصل شده بوده،بومیان شمال شرق آسیا از این طریق به آمریكا رفته اند و بعد از دوران یخبندان ارتباط آنان با ساكنان سایر قاره ها قطع شده است لذا احتمالا اعتقاد به مقدس بودن گرگ از ریشه تركی سرخپوستان آمریكای شمالی مانده است.سرخپوستان لقب گرگ سفید را برای روسای قبایل انتخاب می كردند.

        در میان تمام طوایف شكارچی و دامدارگرگ دارای ابهت ویژه ای است زیرا گرگ همواره بدنبال گله گوسفند و گله حیوانات وحشی گیاهخوار می رود و در فرصت مناسب به گله می زند و سهم خود را می برد.قبل از اینكه ساكنان آسیای مركزی سگ را اهلی بكنند توان مقابله با گرگ را نداشته اند، مخصوصا كه گرگ شكارچی ماهری است وبا پنهانكاری تمام به گله نزدیك می شود واگر حمله گروهی باشد كاری از دست چوپان بر نمی آید بدینجهت گله داران اولیه گرگ را می پرستیدند و فكر می كردند اگر احترام و التماس بكنند گرگ كمتر به آنها خسارت خواهد زد . انواع اوراد جادوئی نیز برای جلوگیری از حمله گرگ وجود داشته و حتی بعد از اسلام هم این اوراد جادوئی به شكل دیگری حفظ شدند مثلا دعای بستن دهان گرگ كه در كتابهای دینی وجود دارد تغییر شكل یافته همین اوراد جادوئی است. گرگ در تمام نقاط جهان وجود دارد اما در نقاط سرد سیر شما آسیا و شمال آمریكا بیشتر از جاهای دیگر است و بهمین خاطر گرگ در زندگی روز مره بومیان شمال آسیا وآمریكا حضور عینی دارد و با فرهنگ مردمان شمالی عجین شده است.


        گرگ خاكستری در اسطوره های پیدایش گوگ ترك ها(ترك های آسمانی)عنصر میتو لوژیك برجسته ای است.طبق نوشته قدیمی ترین منابع چینی ،اولین خاقان گوگ ترك ها كه‹‹آسینا›› یا آچینه نام داشت از یك ماده گرگ خاكستری زاده شده بود .این خاقان دارای نیروی ماوراء طبیعی بود و بر روزقارها و یاغموت ها حكمرانی می كرد.توضیح اسطوره فوق این است كه كه گوگ ترك ها در سواحل غربی دریای غرب زندگی می كردند ،یكی از ملل همسایه كه دشمن آنان بود با حمله ای آنان را قتل عام كرد،از این كشتار تنها یك پسر بچه زنده ماند .سرباز دشمن كه او را دیده بود نخواست او را بكشد ولی دست ها و پاهای وی را برید و او را در باتلاقی انداخت . این بچه را گرگ ماده ای پیدا نموده وبزرگ كرد و از وی حامله شد،خان دشمن وقتی از زنده ماندن او با خبرگشت ماموران خود را برای كشتن آن شاهزاده فرستاد و گرگ خاكستری قبل از رسیدن ماموران دشمن شاهزاده را برداشت و به شرق آمد و در غاری پناه گرفت و در همانجا پسری بدنیا آورد.بعد ها خاقان های ترك هر سال در ماه مخصوصی آدمهای خودشان را به این غار مقدس می فرستادند و درآنجا قربانی كرده و به ارواح اجدادشان هدیه می كردند .این غارها را ترك ها‹‹بودون اینلی›› یعنی خدای نگهدارنده ملت می نامیدند.

        خان های گوگ ترك ها در مقابل فرارگاه ها و اقامتگاه هایشان علمی نصب می كردند كه شكل كله گرگ را داشت.سایر تیره های ترك نیزكه در آسیای مركزی حكومت كرده اند درباره منشأ پیدایش خودشان همواره روی عنصر گرگ تأكید می كردند.

        از قرن چهارم به بعد در منابع چینی درباره ترك های اویغور اطلاعات با ارزشی وجود دارد و هنگام ذكر نام اویغورها منشأ آنان را به اسطوره گرگ خاكستری نسبت می دهند. طبق یكی از این روایات چینی یكی از خاقان های هون ها در دختر بسیار زیبا رو داشت ،اطرافیان خاقان اعتقاد داشتند كه این دختران شایسه خدا هستند . خاقان تصمیم می گیرد این دخترها را به خدا هدیه كند و بدینجهت آنان را در قلعه بزرگی در نقطه ای كه كسی را بدان دسترسی نبود پنهان می سازد.روزی در مقابل این قلعه گرگی ظاهر می شود و یكی از دختران خیال می كند این گرگ فرستاده خداست و با آن گرگ هم آغوش می شود و اویغورها از پیوند آن گرگ با شاهزاده خانم زیبا بوجود می آیند.

        طبق این اسطوره خان های اویغور نیز كه خود را از نوادگان گوگ ترك ها می دانستند همواره علم فلزی(سنجاق)با خود حمل می كردند كه به شكل كله گرگ بود.گردیزی می نویسد كه‹‹مویون - چور››،خان بزرگ اویغور ها یكی از ژنرال های چینی را وادار كرده بود كه در مقابل پرچم گرگ خاكستری به خاك بیافتد.

        بعد از تشكیل امپراطوری مغول اسطوه هایی كه درباره منشأ ترك ها موجود بود به سلاله چنگیز خان نیز نسبت داده شد و ان عده از سلاله های ترك كه در تشكیل امپراطوری مغول شركت كرده بودند،اصل و نسب خود را با چنگیز خان یكی می دانستند.

        حكومت های ترك كه در اتحادیه (فدراسیون)قبچاق وارد شده بودند خود را با چنگیزخان هم منشأ می دانستند و در اثری بنام ‹‹چنگیز نامه›› دو اسطوره درباره سلاله چنگیزخان قید شده است یكی از این اسطوره ها خیلی شبیه روایت چینی ها درباره منشأ اویغورها است طبق این اوسطوره خان‹‹آق دنیز››(دریای سفید) دختری بسیار زیبا بنام ‹اولا ملیك›داشت كه در زبان مغولی بمعنی غزال(مارال) می باشد. این دختر بقدری زیبا بود كه وقتی وی خندید درختان خشكیده گل می دادندو وقتی قدم در زمین خشك می گذاشت زمین پر از سبزه می شد.پدر خورشید برای اینكه ماه و خورشید اورا نبینند وی را در قصر بزرگی مخفی كرده بود،روزی هنگامی كه دختر از پنجره قصر به بیرون نگاه می كرد آفتاب به صورتش خورد و از نور خورشید حامله شد و بعداز سپری شدن دوران حاملگی پسری بدنیا آورد كه او را‹‹دوبون - بایان››نام نهادند.میدانیم كه دوبون بایان یكی از اجداد چنگیز خان است و به این ترتیب منشأ چنگیز خان را به نور نسبت می دادند.در این اوسطوره نامی از گرگ خاكستری به میان نیامده است.اوسطوره دوم درباره افسانه‹‹آلان - قوآ››مادر چنگیز خان است. آلان - قوآ بعد از مرگ شوهر و بیوه شدنش از روحی كه بصورت نور وارد می شود و به شكل گرگ خاكستری خارج می گردد حامله شده و چنگیز خان را بدنیا می آورد. در این اوسطوره گرگ خاكستری با نور یكی شده است.

        مورخین مسلمان كه تاریخ مغول را نوشته اند هیچكدامشان از گرگ خاكستری سخنی به میان نمی آورندابوالقاضی خان ورشید الدین كه اعلام می كنند‹چنگیز نامه›های زیادی دیده اند و درباره منشأمغول ها اظهار نظر كرده اند از ‹بورت-چینه›كه در زبان مغولب بمعنی گرگ خاكستری است تناه بعنوان یك شخصیت نامدار یاد می كنند. طبق نوشته های همین مورخین ‹‹آلان- قوآ››از انسانی كه در میان نور از آسمان نازل شده بودحامله شده و چنگیز خان را زائیده است.

        خان های مغول كه بعدها تحت تاثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفته بودند درباره منشأخودشان اوسطوره گرگ را نمی پسندیدند بهمین ترتیب خان های اویغور نیز بهد از آنكه دین مانوی را قبول كردند گرگ خاكستری را فراموش نمودند در این مورد میتوان به اوسطوره بوغوخان اشاره كرد.در روایت‹‹توكوز-اوغوز››(اویغور)پسر بچه ای كه دست ها و پاهایش بریده شده بود بوسیله یك راهب مانی پرورش داده می شود نه توسط گرگ خاكستری.

        در بعضی از داستان های قدیمی گرگ به ترك ها راه نشان می دهد و سمبل خرد و كیا است.در كتیبه اوغوز خاقان كه به خط اویغور نوشته شده است گرگ راهنمای ترك هاست.عین همین مضمون در تاریخ‹‹علی حال الدین››نیز قید شده است ودر هر دو مورد گرگ راهنما *باش قورت*یعنی رئیس و سركرده گرگ ها نامیده شده است.

        از دورانهای بسیار قدیم منشأ سلاله های ترك به گرگ نسبت داده می شده و هیچ فرقی بین گرگ اوسطوره ای با جانور معمولی كه گرگ است قائل نمی شدند و فقط بعد از زیاد شدن جماعات ترك این اینگونه فهمیده شد كه گرگ خاكستری یك جانور معمولی نبوده بلكه موجود خدائی بوده كه بصورت نور از آسمان به زمین آمده است و بعدها نیز نقش رهبری ومربی به وی نسبت داده شده است.

        گرگ در میان مغول ها سمبل قهر و خشم نیز است،در تاریخ ها آمده است كه وقتی چنگیز خان خبر كشته شدن ایلچی های خود را بدست خوارزمشاهیان شنید غضبناك شده بالای كوهی رفتو مانند گرگ زوزه كشید و بدینسان همه فهمیدند كه باید آرایش جنگی بگیرند و انتقام سختی از خوارزم وخوارزمشاهیان گرفته خواهد شد.

        در كتاب ده ده قورقود در یكی از حكایات ، دو بار از گرگ با احترام یاد می شود یكی :\\\\" قوردون اوزو موبارك\\\\" یعنی روی گرگ مباركو دیگری\\\\" قارا باشیم قوربان اولسون قوردوم سانا\\\\" یعنی سر سیاه من قربان تو باد ای گرگ من،است همچنین در اوراد و دعاهای شامان ها ی ترك نیزبا فرهنگ گرگ خاكستری برخورد می كنیم.

        هم اكنون در بعضی از روستاهای آذربایجان وقتی ظلم بزرگی به كسی وارد می شود ویا عزیز ترین كس آدم به ناحق كشته میشود ویا در اثرسانحه ای می میرد،زن یا مادر كسی كه مرده در بیرون از آبادی زوزه گرگ می كشد و این باقیمانده نوعی از اعتقادات شامانیستی است و بمعنی اعتراض به خالق می باشد.كسی كه زوزه گرگ می كشد می خواهد بگوید كه دیگر انسان نیست و خدارا بندگی نخواهد كرد و همه تكالیف دینی را از دوش خود انداخته است و هیچ چیزی را گناه نخواهد شمرد حتی قتل نفس و حرام خواری را.

        طی قرن های گذشته ساكنان شمال آسیادر زمستان كه درجه حرارت تا چهل درجه زیر صفر می رسد از پوست گرگ پوستین درست می كردند تا خود را از سرما حفظ بكنند و مخصوصا هنگام شكار پوستین گرگ می پوشیدند كه هم سبك است و هم گرم و در اثر برف وباران نیز خیس نمی شود.شامان های ترك نیز كه (تویون)نامیده می شدند همواره پوستین گرگ می پوشیدند.

        دندان گرگ بعنوان دگمه لباس ونیز گردنبند برای جلوگیری از زخم چشم،دم گرگ بعنوان زینت كلاه،پوست گرگ برای پوستین و دست خشك شده گرگ برای معالجات جادوئی استفاده عمومی در میان ساكنان شمال آسیا داشته است.

        اكنون نیز در روستاهای قره داغ دست گرگ را در خانه ها نگه میدارند و هنگامیكه گلوی بچه ای درد می كند ،دست گرگ را بر محل درد می زنند و اعتقاد دارند كه بیماری برطرف می شودونیز علیرغم حرام بودن گوشت گرگ برای مسلمانان میدانیم كه شكارچی ها دل و جگر گرگ را می خورند ومخصوصا در آذربایجان این اعتقاد وجود دارد كه خوردن جگر خام گرگ ،دل و جرأت آدم را زیاد می كند.همین امروز حتی در شهرهای آذربایجان «قورد اوره یئمیش»(كسی كه دل گرگ را خورده است)معادل آدم فوق العاده بیباك وشجاع بكار می رود.بعضی از روستاییان هم دل وجگر گرگ را بعنوان داروی معجزه گر می خورند وآدمهای تك رو وتیز بین راهم به گرگ تشبیه می كنند ونسبت به گرگ ترسی توام با احترام دارند.

        تعداد زیادی از شاهكار های ادبی جهان با الهام از افسانه ها و اسطوره هایی كه درباره گرگ وجود دارد ساخته شده اند و به هرجا كه پای تركان و اقوام شمالی رسیده است اسطوره گرگ نیز با آنها به اقصی نقاط جهان رفته است كه از آن جمله میتوان از گرگی یاد كرد كه سمبل شهر رم در ایتالیاست و طبق اسطوره ها آن گرگ روملوس را با شیر خود بزرگ كرده و وی نیز شهر رم را بنیانگذاری كرده است.

        اثر جاودانه استاد رضا براهنی « رازهای سرزمین من»هم با الهام از اسطوره گرگ در فرهنگ ملل ترك نوشته شده است و در آن ماده گرگی كه بچه هایش توسط ماموران شاه كشته شده اند از كوه سبلان پائین می آید و بصورت زنی جنگجو قهرمانانه در انقلاب ضد سلطنتی شركت می كند و می جنگد و بعد از آنكه رژیم شاه را سرنگون می سازد دوباره به موطن اصلی خود در دامنه سبلان بر می گردد و از انظار پنهان می شود.
        منبع: اینترنت
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادعزیزو بزرگوارم
        بازهم با کلمات قصار
        افراغ اندیشه تان غوغاکردید امروز خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بسیارررررررررعمیق وپرازحرف و
        تاثیرگذاربود ومخاطب را به تفکر وکندوکاو وا می داشت
        درواقع به نظرمن این یک کنایه ی بزرگی پشت سرش داره
        وکلن ازچند جهت میشه مورد بررسی اش قرارداد
        پشت واژه ی گرگ کلییییییییییییی حرف وناگفته است دراین جمله وخودتون هم اشاراتی داشته اید و..........
        که ان شاالله دوباره اگر عمری بود بر می گردم
        مانا باشی وافراغ اندیشه هایت ماندگار استاد خوبم خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۱۷
        هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
        خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند.........شعر طلایی تان را که خواندم بیاد این شعر گرگ فریدون مشیری افتادم...دروداستاد اندیشمند وبزرگمهرم خندانک
        این روزها گرگ ها شعر می نویسند و ....
        وگوسفندان برایشان ،تاس می اندازند...بداهه خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۳۰
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و عالی
        مبین مشکلات جامعه
        دستمریزاد
        شاد باشید خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۳۷
        این روزها گرگ ها
        بعد از دریدن
        شعر می نویسند.
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استاد زیبا کلامم
        برداشت من از این کوتاهتان این بود .اگر گرگ را به ذات بد و درنده خویی انسان ها تشبیه کنیم ،میبینیم که بعد از غارت و چپاول فرهنگ و تمدن یک کشور یا یک گروه و شخص ،حس شاعرانه شان گل می کند و با ایشان همدردی می کنند یا تاج گل نثار رفتگان می نمایند .
        چقدر خوب بود که انسان ها کمی رفتار خودشان را با حیوانات مقایسه کنند .حیوانات فقط به اندازه نیازشان کشتار می کنند نه بیشتر ولی انسان به کشتار دسته جمعی همنوع خودش دست می زند و مدال افتخار هم دریافت می کند.
        انواع بمب های مخرب را می سازد و برایش تقدیر میگیرد.
        گرگ ها فقط نامشان بد در رفته است .
        گرگ صفتان گاهی لطیف می سرایند .
        ✳✴✳✴✳✴✳✴✳✴✳✴

        الهه نصیری زاده (وفا)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۱
        سلام و درود استاد گرامی

        دستمایه و اشاره خوبی بود

        مطلب رو خوندم و برای من خیلی جالب بود

        🌹🌹🌹🌹
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۲
        خندانک
        ارسال پاسخ
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۹
        ................ خندانک خندانک خندانک .......................
        درودها استاد فهیمم خندانک
        گرگها هم شعر می نویسند...
        تکان دهنده بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        بروم مطلبتان را با دقت بخوانم...
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        هدیه به اهالی خوب شعرناب:

        قلندري را پرسيدند چرا نماز نمي خواني؟ پاسخ داد؛ مگر از كلام خدا باخبر نيستي كه فرموده است لاتقربوا الصلاه - به نماز نزديك نشويد- او را گفتند خدا فرموده است لاتقربوا الصلاه و انتم سكاري، يعني در حالت مستي نماز نخوانيد، و اين نهي از مستي است نه نهي از نماز، قلندر ابرو بالا كشيد و گفت؛ همين اندازه فرمانبرداري از خداي متعال مرا كفايت مي كند، باقي به بقيه واگذاريد!

        شادباشید خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        سیدعلمدارابوطالبی نژاد
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۲
        درودبراستاد حاج فکری عزیز
        احسنت
        استفاده کردم ازمطالب حضرتعالی
        سرافرازیتان آرزوست
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۰۷
        باید صادقانه و با کمال افتخار عرض کنم که خوشا بحال من و همه دوستان هم عقیده، که شیخ خاندان بزرگ ناب را در کنار خود داریم. همه بزرگان بر این عقیده هستند که کسی که چیزی به کسی یا کسانی می آموزد ، فرد ارزشمندی است. من امروز مطالب ارزشمندی را آموختم از محضر منور استاد و دوست بسیار عزیزم جناب فکری بزرگوار و از این بابت بی نهایت از ایشان سپاسگزارم . برقرار باشید و سربلند و دور از گزند هم... درود بر شما خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        امید محبی(آرسین)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک درود خوشتیپ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        کفایت تاجمیری(نجوا)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۰۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سید مسعود حسینی (ثالث)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۲۶
        سلام ودرود استاد
        احتمالا منظور- خود گرگها بعنوان حیوان نیستند که اگر باشند نقل به مضمون نقش افسانه ای می باشد
        اما اگر هدف اعمال ورفتار انسانی باشد باز به دو صورت نتیجه میشود:
        1- همانطور که استاد اشاره فرمودندمی توان از باب شجاعت ودلیری بدان اشاره نمود یعنی در دوره وزمان فعلی باید جگر گرگ داشت که شعر گفت ویا جگر گرگ خورد وشعر گفت وهمچنین شجاعت گرگ داشت تا از راه شعرامرار معاش نمود
        2-اما اگر توضیحات استاد را در نظر نگیریم وصفت گرگ که همان درنده خویی است را مد نظر قرار دهیم می توان به شعری اشاره کرد که رنگ ولعاب عاشقانه -عارفانه - مذهبی - ملی گرایی و..... داشته ولی از جانب گرگ صفتان در لباس انسان به تحریر آمده باشد
        ذکر این نکته را ضروری میدانم که چهر ه هیچ حیوانی بهنگام شکار نشانه ای از خشم - کینه ویا حلاوت درخود ندارد واین فقط انسان است که به هنگام شکار
        ازکرده خود احساس رضایت داشته وچهره اش منعکس کننده این رضایت می باشد (تا به حال نشده هنگام خوردن غذاخصوصا به نیش کشیدن گوشت روی استخوان از خوشمزگی ودستپخت آشپز تعریف نموده باشید)مثلا بعد از ماهیگیری با ماهی نگون بخت عکس یادگاری نگرفته اید .بعد از شلیک ساچمه به یک بچه آهوی کوچک بعنوان فتح الفتوح سرش را به دیوار پذیرایی نکوبیده اید .تا به حال از زوجه خود دستور نگرفته اید که این سوسک را بکش وبعد از کشتن قیافه ای مانند سزار به خود نگرفته اید .خوب حیوانات وخصوصا گرگها اینطور نیستند.

        خداوند استاد را برای شعر نابی ها حفظ کند
        والسلام ؛ سید مسعود حسینی
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹
        درودها استاد گرانقدر.
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        گرگها هم شعر می نویسند.
        ..................
        دنیایی حرف دراین کلام نهفته است .

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک :30
        مهدی عارفی(آزی)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۴۵
        زنده باد بابک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        منصور شاهنگیان
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۳۹

        با درود خدمت استاد بزرگوار جناب فکری عزیز ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        کریم لقمانی سروستانی
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۴۰
        سلام وارادت استادفکری گرانقدر
        دست گلتان بی بلا با این اشارات زیبا وستودنی
        خوشحالم سعادت خواندنتان دارم
        شادزی خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۴۴
        درود بر استاد فکری گرامی
        شاید گرگ عاشق گوسفندی شده است

        تا عاشق نباشی شعر گفتن محال است





        درود براستادم که همیشه ما در برکه ای از افکار زلالشان رها می کنند
        خندانک خندانک

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین شفیعی بيدگلی
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حسین زاده
        چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۵۴
        سلام استاد محترم
        و مدیریت بزرگوار شعر ناب
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        گرگ عاشق
        عاشق خون و جنون
        از ازل بود اینچنین و تا کنون
        بهر رقص و پایکوبی بعد از آن
        او بخواند شعر ها یی از خزان
        او که خالی از مشاعر گشته است
        بعد خونخواری چه شاعر گشته است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منوچهر مجاهدنیا
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۰۸
        گرگها شعر مینویسند و ....
        میخواستم بنویسم که بعد از خواندن این جمله چه ها در ذهنم ایجاد شد .وباید بگویم قدر یک بیست خطی را شما در یک خط نوشتید
        ممنون و بسیار بسیار با ارزش بود برایم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        یدالله عوضپور    آصف
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۴۶
        درود برشما
        الحق که گرگها هم شعر می نویسند
        وچه زیبا هم می نویسند
        این کوتاه، کنایه ای بسیار لطیف است
        به آدم های منافق وریاکاری که
        باوجود ناخوشایندی درون،
        بیرونشان را پیراسته ومتون بسیار متینی را ارائه می نمایند .
        برحسب اتفاق قبل از رؤیت سرودۀ سرشار حضرتعالی،
        درواتس آپ شعری از یکی ازهمین گونه افرادقرائت می نمودم.
        آری تا بوده همین بوده و تا هست همین هست .
        قدرت تشخیصم آرزوست
        با احترام اکمل، آصف
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اکرم ابراهیمی(هیما)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۰۳
        سلام ودرود بر استاد بزرگوارم

        بی نهایت بامفهوم وزیباست بسیارارزشمنده

        گرگ حیوانی ست از روبه روحمله می کند میدرد به اندازه نیازش

        اما انسان های گرگ نما از پشت خنجر میزنند وبیشتر از نیازشان میخواهند

        طمع ان ها از حیوانی بیشتر است

        گرگ خوب است یا گوسفند؟
        بیایم نه گرگ باشیم نه گوسفند
        انسان باشیم با همان ذات پاک و حقیقی

        پایدار باشید وسلامت خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸
        بسیار عالی استاد مثل همیشه
        ببخشید هیجان زده شدم سلام یادم رفت درود برشما
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مجنون ملایری
        جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۳۲
        با سلام استاد بسیار عالی موفق باشی
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عیسی نصراللهی( تیرداد)
        جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵ ۲۲:۱۹
        سلام



        سلاخی، زار میگریست
        \" به قناری کوچکی دلباخته بود\" - شاملو



        چه اشکالی دارد گرگها هم بسرایند \" گاهی با زوزه شان - گاه با پوزه -
        مانعی نمیبینم
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد مير سليمانی بافقی (باران)
        شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۳
        درودها استادعزیز
        همانند همیشه چونان کلمات قصاری نافذ و گویا و پویا با معانی ژرف.البته گرگها چشم در چشم هم می سرایند و انسانها پشت به هم و له یا علیه هم!!! خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سمانه هروی
        شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی حریفی
        شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۳۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد عزیزم...مرحبا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۴۴
        درود استاد بزرگوار

        بسیار عالی قلم زدید عمیق و پرمعنا

        مرحبا بر قلم نابتان
        پایدار باشید خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        دنیا حریفی
        شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۵۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۴۸
        سلام پسرعموی ارجمند
        بسیار عالی ،اما بیش مشابه جملات قصارست قربان تا شعر گرگی!!
        دیر آمدی
        اما
        من محو تو شدم
        ستاره شدی
        خورشید شدی
        ..
        فکر کردم کرمی !
        که منجم نیشابور تو را ستاره کرده
        ..بعدها فهمیدم
        در تو گم میشوم

        حالا لطفا فردی مرا به دنیا بیاورد
        ..
        اسمت را به من بده
        شعرت را به من بده
        عکست را به من بده
        بودنت را به من بده!

        دختر شکوفه نارنج سرزمین دریاها

        بداهه تقدیم

        حضور متین،محترم ،موقر ،عالم ،هنرمند ،پراحساس و خوش ذوتان
        مانا و ماندگار

        با احترام ویژه و اصبیل
        و مهر آریایی



        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۱۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۴۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نوید خان بره (نوید)
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۰۵
        عميق و چالش برانگيز. به حق نام استاد برازنده شماست. جاري باشيد خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامرضا کفائی(کویر)
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        یونسی یونس
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۶
        عرض ادب و احترام خدمت استاد فرهیخته ام
        سپاس از توضیحات روان و مطالب اموزنده.
        بی نهایت در ایجاز و ایجاز قصر
        ایجاز قصر: آن است که با عبارتی کوتاه بدون این که چیزی از سخن حذف شود، معنای بسیاری قصد شود. این نوع ایجاز در بالاترین و عالی ترین مرحله بلاغت کلام است
        و هنـــــــــــــــــــــــــــــــــرمندانه ..................احسنت و احسنت
        و اما یکی از کارهای هنری شاعر اینکه
        ذهن و خیال خواننده را بواژه ایی بتلاش و کسب لذت بکشاند
        و کند و کاوه ذهن را افزون سازد .
        عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی و هنرمندانه بود . بدون اغراق گفتم.
        ............................................................
        ولی ایهام از واژه ی گــــــــــــــــــرگ در زبان ادبیات ایران
        در شعر شما چیست ؟ حقیتا ذهنم را مشغول کرد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ریحانه منصوربخت
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۵۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        احمد رشیدی مقدم (گمنام)
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۵
        درود فراوان به سرور ارجمندم سید بزرگوار
        بسیار مستفیض شدم ولذتی وافر نصیبم شد
        ویاد آوردم که فرمایش جنابعالی در بررسی
        وجود گرگ در بین انسانها واقعا شنیدنی است
        زیرا من خیلی شنیده ام که میگویند \" جگر گرگ خورده\"
        ضمن عرض تبریک فرا رسیدن ماه خدا از فرزند خلف
        زهرا (س) التماس دعا دارم ؛ دست حق نگهدار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون فتاح(رند)
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۴۶
        شعر وشاعری را در چشمان این گرگ دیدم وعشق ودلدادگیش از نگاهش پیداست که به دلدار خود باعشق مینگرد ودر دل خویش باو میگوید : میخورم امشب تورا یک لقمه سازم نازنین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی صادقی مود
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۱۰
        سلام و عرض ارادت
        خیلی هم قشنگ
        خندانک خندانک
        این روزها گرگها خیلی کارها می کنند...
        شعر هم می نویسند...
        جواد صبوری
        دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۴۸

        گرگ اگر شعر گفت
        از ختم داند تا نخست
        آن غزالی که همه مهر است و عشق
        کجا داند سختی راه دمشق
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7