شب تار

درودددددددد
دوبیت با احساس بود
که البته قالبش دوبیتی نیست درسته دوبیتی
با هجای کوتاه شروع میشوداما وزنش مشکل دارد
بعضی ازترانه هام درقالب دوبیتی هستندمثل دوبیتیهای باباطاهر
به دریا بنگرم دریاته وینم
به صحرابنگرم صحراته وینم
به هرجا بنگرم کوه ودرو دشت
نشان ازقامت رعناته وینم

وزن شعر دارای مشکل است
ودربیت دوم منظورو نفهمیدم که حدیث آسودگی چیست وچرا سامانی ندارد
به نظرمن ارتباط معنایی بین حدیث وسامان گرفتن خیلی ضعیفه
ودربیت اخرهم دل من چشم گریانی ندارد
به نظر میاد با بقیه ی شعر دچارتناقض شده این حرف
اگه شب تاره پس دل هم باید گریان باشه!!!
درابتدا از بی سروسامانی وشب تارگفتید ودرپایان مخاطب منتظره ضربه پایانی شعره که باید خیلی قوی تر باشه
چون دردوبیتی ورباعی بیشتر منظور شاعر دربیت چهارم بیان میشه ودرواقع ضربه پایانی رو دربیت آخر می زنه
البته باکمی ویرایش درست میشه
ازکتاب قافیه وعروض و ارایه ها ی سوم دبیرستان انسانی یا قافیه عروض دکتر شمیسا می تونید برای بهتر آشناشدن با اوازن وقالبها بهره ببرید
موفق باشید وبخشید جسارتم رو برادر بزرگوارم