سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        گل امید

        شعری از

        مجنون ملایری

        از دفتر جوجه اردک زشت نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۲۸ شماره ثبت ۴۶۸۶۸
          بازدید : ۶۵۱   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجنون ملایری

        چرا بیهوده بر بامم نشستی
        گل امید را بر لب تو بستی
        و حالا میروی با یار دیگر
        تو قلب مهربانم را شکستی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۳:۳۱
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        دروداستادملایری عزیز
        بسیارزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۲۲
        قلب مهربانتان پرتپش استاد خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۳۸
        درود استاد عزیز
        باز هم دوبیتی زیبا و تمام عیار
        سرشار از احساس
        میلاد سالار شهیدان مبارکخندانک خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۱۷
        درودها بر شما خندانک خندانک خندانک
        شعری زیبا و دلنشین خواندم خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۱۸
        سلام استاد عزیز بسیار زیبا
        سربلند وبرقرار باشید
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک - قشنک بود استاد
        امیر جلالی( ا م دی )
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۰۰
        آثار زیبای شما را که مرور می کنم حسی شبیه نگاه کردن به آلبوم عکس را به من می دهد. هر صفحه عکسی و خاطراتی...
        زیبا بود و دلنشین و درود بر شما خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۴۸
        .................... خندانک خندانک خندانک ...................
        دوبیتی زیبااایی بود خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................... خندانک خندانک خندانک ..................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        روزها گذشت و گنجشك با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت :
        ” می آید “
        من تنها گوشی هستم كه غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام كه دردهایش را در خود نگه می دارد. ” و سرانجام گنجشك روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ، گنجشك هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود :
        ” با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست ! ” گنجشك گفت :
        ” لانه كوچكی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی كسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم،‌ كجای دنیا را گرفته بود ؟ ” و سنگینی بغضی راه بر كلامش بست. سكوتی در عرش طنین انداز شد.
        فرشتگان همه سر به زیر انداختند.خدا گفت : ” ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمین مار پر گشودی.
        ” گنجشك خیره در خدایی خدا مانده بود. خدا گفت : ” و چه بسیار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی…” اشك در دیدگان گنجشك نشسته بود.
        ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملكوت خدا را پر كرد…!
        عباس وطن دوست
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۰۲
        خندانک
        سلام و عرض ادب استاد بزرگوار

        بسیار زیبا و دلنشین سروده اید

        خندانک درود خندانک
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۵۴
        سلام بزرگوار
        بسيار زيبا بود
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۴
        سلام و درود
        البته درخواست نقد نکرده اید امابه نظرم مصراع دوم نیاز به ویرایش دارد : گل امید را بر لب تو بستی یعنی لبانت مثل گلی بوده از جنس امید اما آنرا بسته ای - بستن گل ؟
        نظرتان چیست اگر به شکل زیر باشد :
        در ِ امید را اینگونه بستی
        خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۱۷
        درود استاد بزرگوار

        کتاب دوبیتی های شما پر از نگاه های زیباست
        سرافراز باشید خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۳۱
        سلام بر شما استاد گرامي
        آفرين و احسنت
        در پناه حق باشيد
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷
        درود بر شما
        زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶
        سلام
        دوبیتی زیبایی بود دست مریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۳۷
        جناب مجنون عزیز، سلام علیکم.
        .................................................
        خسته نباشید بزرگوار.....ولی ببخشید مرااگرنفهمیدم (گلِ امید را، برلب توبستی)یعنی چه....شرمنده ام...
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عبدالحسین آزادمنش(ع   آزاد)
        سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۹:۴۲
        احسنت زیباتر شد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۱۸
        بسیار زیبا و مختصر و مفید سرودید استاد
        احسنت بر شما...
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3