يکشنبه ۲ دی
چند درد کوتاه اما بلند شعری از رضا محبی راد
از دفتر شايد براي تو... نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ ۰۸:۱۷ شماره ثبت ۴۶۵۵
بازدید : ۱۱۳۱ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب رضا محبی راد
|
من از نقاشی
تنها این را یاد گرفته ام
که بر گیسوی رنگ پریده ات
آه بکشــــم .
****
آه آمین ...
آن هنگام
که پشت پنجره ی چشمانت
تبخیر شدم
کاش یکبار
تنها یکبار
خورشید خود را در آینه می دید !
تا بر سوختنم
ببارد .
****
بانو ...
دوریت آنقدر قد کشید...
که دل برایت تنگ شد !
حال که دستم
بر پریشانی موهایت نمی رسد
یاوه می بافم ...
من بی تو میمیرم !
****
خراباتم را آباد نکنید !
میخانه ، غمخانه است !
شراب
خون چشمان سیاه برادرم
چگونه بر ذهن دیوارهای کج
راست بنویسم !؟
............
رضا محبی راد (مجنون)
۲۴/5/90
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.