پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر جواد آتشبار (غافل)
آخرین اشعار ناب جواد آتشبار (غافل)
|
.........((غمو شادی))........
من مَستِ مِیِ عشقم ، انگور نمیخواهم..
بی ساز و دُهُل رقصم ، تَنبور نمیخواهم..
من کُشـتهٔ آن یارم ، مُشـتاق سـَرِ دٰار م..
با اوست سرو کارم ، منصورنمیخواهم..
او مُرشد و آقایم ،من بی سروبی پایم..
جزخاک کف پایش ، من گورنمیخواهم..
این سینهٔ من سیناست بربادهٔ اومیناست..
جز نور رخش در دل ، من نور نمیخواهم..
یک تارازآن مویش،زآن گیسوی خوش بویش..
گر در کفنم باشد ، کافـور نمیــخواهم..
کورم من و نورم اوست ،هم شوروشعورم اوست..
جز شور غم یارم ، من شور نمیخـواهم..
طورم نَبُوَد ای جان، جز درگه و آن ایوان..
موسی برود کوهش ، من طور نمیخوام..
من با غم او شـادم ، دل بر غـم او دادم...
دل جز به غم یارم ،.مَسرور نمیخواهم..
در هاله بود رویش ، (غافل)شدم از کویش..
آن روی دل آرا را ، مَستوُر نمیخواهم..
#جواد_آتشبار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
در ضمن سلام