يکشنبه ۴ آذر
بانو شعری از مهران زند
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۳۲ شماره ثبت ۴۵۶۷۳
بازدید : ۳۷۹ | نظرات : ۲۷
|
آخرین اشعار ناب مهران زند
|
چشات سرگرم اشکاشه ، دلت آبستنه درده
سرت درگیره حرفایی ، که تاوانش فقط مرگه
چه خودخواسته چه ناخواسته ، شدی محکوم به این بودن
چه ها در پیش رویت هست ، خلاصه آخرش جبره
دلت محتاج فرداییس ، که چون فصل بهار باشه
نه اینکه همچو امروزت ، دلت کنج قفس باشه
تو خود چنگی بزن ، بشکن ، بدر، گم شو
بذار اینگونه بودن هات ، تحریم قفس باشه
گلوت درگیر اون بغضه ، که مدت هاست تلمباره
دلت هم که از این دنیا ، یه روز خوش طلب داره
چشات هم که فقط سرخن ، دیگه اشکی ندارن
که مثل قبلنا لااقل ، به حال خود بباره
صدات رو خفه کردن ، نفست حبسه تو سینه
سکوتت همه گیر شد ، تو بودنت همینه
تو هستی که ببازی ، تو این بازیه دنیا
این تو هستی که خلاصه با گناه میشه قرینه
ولی ای بانوی زیبا ، افتخار سرزمینم
سکوت بشکن به فریاد ، بگو که من همینم
تو محکم باش در این راه ، اگرچه سخته بودن
ما هم هستیم کنارت ، قول میدم ساکت نمونم...//
17 اسفند
8 مارس
روز جهانی زن
تقدیم به تمام شیرزنان ایران.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.