پدر شکسته از غم
پدر خسته از درد
دست هاش خورده ترک
پدر هر سال عیدو سر کرد با خجالت
پدر هر سال شب عید کارگر بوده
پسر برای خریدن لباس عید دربدر بوده
دخترک کنار خیابون منتظر یه سر پناه بوده
امسال هم پدر
شکسته تر از پارسال
پسر سال و تحویل کرده با لباس کهنه
دخترک نام خراب گرفته
مادر هم حالش بدتر از پارسال
فقط از خدا می خوام
بگیره دست پدر
ما رو رها کنه از درد
نگاهی کنه به مــا
لبخند بزنه، بگه :
خداحافظ روزای پُر از فـقــر ...
" سجاد ربانی "
پ.ن1:
تا حالا اسم نوشته هامو شعر نذاشتم
اینم یکی دیگش ، یه دل نوشته هست. واسه مردمی که با نداری میسازنو این روزای نزدیک عیدو با خجالت سر میکنن
امیدوارم با دست در دست همدیگر دادن کمکی باشیم این نزدیک عیدی واسه کسایی که نیازمندن .
پ.ن2:
هر کسی میتونه و دوست داره ، این نوشته رو اجراء کنه و واسم بفرسته (طبق قوانین نمیتونم اینجا آیدی بدم واسه فرستادن صداها ، اما تو پیام ها میگم ).
پ.ن3:
یه تیکه از آهنگ مورد نظر رو گذاشتم کاملش حجمش زیاده . فکر کنم آهنگه ساخته شادمهر عقیلی باشه ، که بی کلامش منتشر کرد.