سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 30 آبان 1403
    19 جمادى الأولى 1446
      Wednesday 20 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۳۰ آبان

        Fusion

        شعری از

        آرمین اسدزاد (الف)

        از دفتر انگـیـزاسـیـون نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۰۶ شماره ثبت ۴۵۰۷۹
          بازدید : ۱۱۰۶   |    نظرات : ۹۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        نور از زندگی سانسورهِ تا بگی :
        میبینم آسِمون وُ با رنگِ واقعی
         
        از درکِ دنیاتَم حتّی عاجزی !
        بَس که غَرقی توو این فانتزی
         
        بیـا بیـرون ! از این رویایِ گُـنـگ
        تَـوَهُّـمِ رفــــاه ، توو دنیایِ مُــــد ؟
         
        نمی بینی همه مُدِلَن توو دنیایِ  تو ؟
        با یه ماسکِ مسخرهِ از رویایِ خود
         
        توو شــــهر گم میشَن ، پُر میشَن از تُهی
        تشخیص نِمیدی دشمن وُ از خودی ...
         
        که نَقشَن ، همهِ پشتِ نقاب رفتن
        مثه آفتاب پرست زیرِ رنگا دَفنَن
         
        حالا هِی بگم ، خودت وُ به خواب بزن
        لـعـنـتی یه تَلَنگُر به نقاب بزن !
         
        بیدارشو ! بِبین توو شهرِ مومی
        همه تماشاچی ، مثه تئاترِ رومی
         
        آدم که نـه ، فقط یه رُلِ پوچی
        باید نـقـــــش ، بازی از صحنه دورشی ...
         
        ***
        مـــــــن ، یه شکافَم تویِ قرنِ بی ریشگی
        باید بِشکَنَم این حلقه یِ شیشه ای
         
        بیرون بزنم از باتلاقِ پُـرِ کوروکودیل وُ
        منفجرشَم از حقیقتـــــــ ، عِینِ چِـرِنـوُبیـل !
         
        بلکه بیدارشی ، از خوابِ غفلت ...
        ***
         
        می ترسی از پوشیدنِ کفشام
        که حتی ، پاهامَم دارَن بویِ الهام
         
        یه الهـــــام که بلندشی از جات
        بِکَّـنی دل از قِید وُ بَندات وُ
         
        بشنوی فکرم از بینِ حرفام
        که شعـــرام مثه زنگِ اِنشان :
         
        سفیــــــــدی یا غرقِ رنگ ؟
        جنگ بَرا  صلح یا صلح واسه جنگــــــــ ؟!
         
        جَوابِ اینا راهِت وُ می سازه
        یه ایده یِ تازهِ  توو ذهنِ بازِت
         
        که پنهون نَشی پشتِ خنده یِ دلقک وُ
        دَرجا نَزَنی مثلِ مترسک وُ
         
        خط بِزَنی شبایِ رَفـتَه رو
        وَرَق بِزَنی بَرگایِ دَفتَروُ
         
        رَد کُنی جنگـــــــ ، گلوله وُ سُرب
        بِرِسی به صبح به قصه یِ صلح ...
         
        ***
        چون مـــــــن ، یه شکافَم تویِ قرنِ بی ریشگی
        باید بِشکَنَم این حلقه یِ شیشه ای
         
        بیرون بِزَنَم از باتلاقِ  پُـرِ کوروکودیل وُ
        منفجرشَم از حقیقتـــــــ ، عِینِ چِـرِنـوُبیـل !
         
        بلکه بیدارشی ، از خوابِ غفلت ...
        ***
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود ارمین عزیز
        عالی بود خندانک خندانک خندانک
        انگار یاس داشت برام می خوندش خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        واقعن زیبا ومتفاوت
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۴
        درود بزرگوار
        ترانه بسیار زیبا و موثر خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۳۰
        مـــــــن ، یه شکافَم تویِ قرنِ بی ریشگی


        باید بِشکَنَم این حلقه یِ شیشه ای........................... خندانک

        اثر جالبیه آرمین عزیز....خیلی دوست داشتم با صدای خودتون بشنوم خندانک

        امید که رگه های امیدواری بیشتر در این نوع اشعار شما بچشم بیاد خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۵
        که نَقشَن ، همهِ پشتِ نقاب رفتن
        مثه آفتاب پرست زیرِ رنگا دَفنَن

        درود بر شما
        این یک بیت رو با قرعه کشی انتخاب کردم.
        کلمه به کلمه ی ترانه تون زیبا و پر از معناست
        که اگر کاملا بفهمش، منفجر می شم،
        عین چرنوبیل

        پاینده باشید و قلمتون به زیبایی نویسا
        یونسی یونس
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۷
        عرض ادب و احترام
        از درکِ دنیاتَم حتّی عاجزی !
        بَس که غَرقی توو این فانتزی
        زیباست ترانه ..... زیباتر میشد اگر درونمایه دور از سیاست بود
        در کل عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۲۱

        با درود ی صمیمانه :

        و با آرزوی موفقیت و سلامتی برای دوست خوبم :

        جناب اسد زاده بزرگوار ...

        مجنون ملایری
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۱۴
        باسلام‌ جناب اسدزاد ترانه زیبایی سروده‌اید موفق باشید
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۰۱
        درودبرشما
        زیباست وپرمحتوا
        خندانک خندانک خندانک
        زینب نیکخواه
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۳۵
        باسلام
        واقعا جاي تبريك داره و استعداد بي نظري داريد تو ترانه گفتن... من واقعا لذت برم از خوندن شعرتون و خسته نباشيد ميگم بهتون ،، هميشه سربلند باشيد خندانک
        ماریا قربانی
        جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۴۶
        خیلی عالی بود
        خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر آرمین عزیزم
        داداش عالی و زیبا
        حرفهایی برگفتن داشت که خوشم اومد
        فکر میکنم سبک هیپ هاپ یا راک خونده بشه البته واسه من این جوری اومد
        دست مریزاد
        عالی
        خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۳
        یورش سپاه اندیشه شاعر این بار به دژ بلند و نفوذ ناپذیر باورهای مردم ...
        مد شاید کوچکترین و ساده ترین آن باشد ...
        مصیبت خیلی خیلی تلخ تر از اینهاست...
        آنجا که شاعر می گوید جنگ برای صلح و یا صلح برای جنگ ، بخوبی سردگمی و گیجی و رو به نابودی رفتن بشر را نشان داد.
        ریشه تمام این بلاهای زمینی و آسمانی و میان زمین و آسمانی ...فقط نادانی بشر است...فقط ، فقط ، فقط ...
        فریاد شاعر در قله شعرش را باز می خواهم بخوانم :
        \"چون مـــــــن ، یه شکافَم تویِ قرنِ بی ریشگی\"
        بسیار زیبا بود و بهره بردم و درود بر شما خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۹
        بسیار زیبا بود
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۸
        .................. خندانک خندانک خندانک .....................
        ترانه ی قشنگی بود خندانک خندانک خندانک
        از توضیحات استاد جلالی نیز بهره بردم خندانک
        سپااااس خندانک خندانک

        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        هدیه به اهالی خوب شعرناب:

        چهار لاف زن توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند :
        اولی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !
        دومی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
        سومی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !
        سپس منتظر شدند تا چهارمی صحبت کند .
        او قهوه خود را هم زد. خیلی با حوصله قاشق را روی میز گذاشت،
        یه کم قهوه خورد، نگاهی به آنها انداخت و با آرامش گفت:
        نمیفروشم....!!!

        شاد باشید خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۰۶
        جناب آقای اسدزاده عزیز،سلام علیکم.
        ................................................................
        من یِه شکافم ،تویِ قرنِ بی ریشگی
        باید بشکنم این ،حلقه ی شیشه ای
        ...............................................
        سفیدی یا، غرقِ رنگ...
        جنگ بَراصلح،یا صلح بَراجنگ...
        ..............................................
        تووشهرگُم میشَن،پُرمیشَن ازتهی
        تشخیص نمیدی دُشمن ازخودی
        ................................................
        جوابِ اینا،راهِت رومی سازه...........
        ...........................................................
        من توانستم به این شکل به جواب ،..............
        البته ببخشید ،به هیچ وجه قصدم دخل وتصّرف درترانه ی شما نیست.........بلکه اینطوری، مسئله روبهتربرای خودم حلاّجی کردم.........
        که البه به نظرِ حقیر، دراین (قرن بی ریشگی)....واقعاً جوابِ قانع کننده ای رانمی توان ارائه داد وسرمشق نمود برای (ما)...........دانش اموزانِ (آلامُد) وغرق در(رنگ).......وهیچ کس هم ازاین..............(تئاترِ رومی)............(الهام )نخواهدگرفت........تاهمه در(خوابِ غفلتیم)...........درضمن ،باپوزش،لازم نیست ، روی حرفِ(ت) درکلمه ی(تهی)،علامت ضمّه گذاشت.
        چون این کلمه دراصل هست(تَهی) .و (تُهی) خواندنِ ان.یک غلطِ مصطلح است .پس بهتراست هیچ گونه اِعرابی برآن نگذاریم ،تاهرکس آنجورکه دوست دارد بخواند.
        موفق باشید مؤید جناب اسد زاده ی بزرگوار......
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۰۰
        می ترسی از پوشیدنِ کفشام


        .....
        که حتی ، پاهامَم دارَن بویِ الهام
        .........
        به نظرم عالی بود و عالی
        خواندن ترانه چون که خیلی از اواهاش شنیدنی است سخت است و معمولا بی قواره بر کاغذ مینشیند
        ولی ترانه شما چون خوب کلمات استفاده شده بود خیلی خوب جا افتاد برام
        من بار فلسفی و اجتماعی ازش گرفتم
        ممنون که به اشتراک گذاشتی
        این کار عالی و زیبا را خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم صفری
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۵۷
        wow!!!
        چه سبکهای عالی و سختی دارید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه ضیاالدینی
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۴۲
        که شعـــرام مثه زنگِ اِنشان :
        که شعـــرام مثه زنگِ اِنشان :
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۲۲
        درود برشما دوست جوانم آرمین عزیز نوآوری در کارهایت به وضوع دیده می شود پیروزباشی خوب من خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید سجاد انتظارقایم
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۰۳
        خیلی زیبا بود دوست عزیزم موفق باشی
        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۵۶
        سلام و درود جناب اسدزاده بزرگوار خندانک
        مطالب بسیاری تایپ نموده بودم اما متاسفانه پرید !!! ...
        و خب الان می بینم شاید خیلی بهتر شد ... شاعرها دست خودشان نیست گاهی ناگهان حرف هایی می نویسند بدون غرض که بعدها موجب دردسرشان می شود ... لااقل در شعر خیلی راحت تر می توانی به سبک خودت حرف بزنی ... چینش مهره های سفید و سیاه برابر هم ، همیشه بازی است ... تا تضادی نباشد و چرخ دنده ها در هم گیر نکنند ،چرخی به نفع دیگران نمی چرخد ... مهم این است زیاد در گیر خیر و شر قراردادی نباشیم ... وقتی ذهن صیقلی باشد به درک بهتری از مفاهیم می رسیم ... حس می کنم برای قدم گذاشتن به آرمانشهر باید تنها جهان را از یک دریچه نگریست و پیشداوری سیاه و سفید را پاک کرد ... بدون احساس نیاز کل آفرینش را دوست داشت و برای وحدت وجود و در زنجیره ماندن به کمال و یگانگی اندیشید ... و به راهی برای باهم بودن تمام آفرینگان باهم ... خندانک خندانک خندانک
        شعر پر مفهوم تان را بارها با ریتم خاصش زمزمه نمودم و چیز جز تحسین بر زبانم جاری نشد خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا به دلم نشست خندانک خندانک خندانک
        ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
        طبیعت سراسر هنر است، امّا سرّ آن بر تو مکشوف نیست
        اتفاق و تصادف، همه طرح و هدایت است که از دیده ها پنهان است
        و ناموزونی ها، تمام هم آهنگی هاست که هنوز شناخته نشده است
        و شر و بدی های جزیی در نظام کلْ همه خیر محض است
        و علیرغم این عقل خطاکار
        یک حقیقت چون آفتاب روشن است
        و این است که هر چه هست، همه در جای خود نیکوست. الكساندر پوپ
        ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        حسين زرتاب
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۰۰
        درود دوست عزیز

        مفاهیمی نو وارد ترانه خود کرده اید

        زیبا و ژرف بود

        قلمتان همواره شکوفا
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۰۲
        بیرون بزنم از باتلاقِ پُـرِ کوروکودیل وُ


        منفجرشَم از حقیقتـــــــ ، عِینِ چِـرِنـوُبیـل !

        عالیست و ماهرانه شعر می سرایید هم در سپید و هم این ترانه جالب و زیبا
        پاینده باشید بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۰۹
        درود برجناب اسد زاد عزیز
        ترانه ی زیبایی بود و منو برد به فضایی بین لهجه ی هیچکس و صدای رضا یزدانی

        جناب شفیعی عزیز هم درست فرمودند و موافقم که بیشتر لذت و درک ترانه بوسیله ی حس شنوایی صورت می گیره
        خلاصه که آقا زیبا بود و لذت بردیم خندانک

        حالا هِی بگم ، خودت وُ به خواب بزن
        لـعـنـتی یه تَلَنگُر به نقاب بزن ! خندانک
        علی غلامی
        شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۵۳
        سلام بر آرمین
        درود برادر خوبم ....کارهای اندیشه وار هم سخته و هم محدودیت فراوان.....حالا درست و غلط اون می افته مرحله بعدی....و این برتری هم خوبه نسبت به سایر کاره....در مورد صحبت وحید هم به نظرم دقت کن که من هم خیلی این نوع موسیقی هارو حداقل خیلی شنیدم و مابقی به کنار و وحید هم که خودش این کاره است و نظرات نگاه انداختم دوستان خیلی آشنا نیستندو صرفا مشابهت ذهنی شاید باشد اما من هم حس وحید را داشتم.....راک اما بر اساس محدودیت باید ساز سنتی تلفیق کنی میشود مثلا شبیه کارهای نامحو ..
        اما در محتوا دو مورد را بر اساس تجربه می گویم...برخی حرفها و اندیشه که کلی گفته شود اندیشه پشت آن خفه می شود و انتقال آن به مخاطب دچار اشکال و اگر از کلمه من در آنها خیلی کم استفاده کن و کلمه خود یا خودم در اشعار موتیف هایی را ایجاد می کند....تاثیر بیشتری در مخاطب دارد.... خندانک خندانک
        البته همفکری بود و تصمیم گیرنده خودت و همفکری ممکن است موثر باشد اما بهترین تصمیم را خالق آن اثر می گیرد و چون فهمیدم کرمانشاهی هستی این همه نوشتم خندانک و کلا همینه...که مزاحی کوچک بود با آرمین برادر خوبم و همه خوبن و یکسان اما جورواجور
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۸
        سلام
        بسيار عالي و عالي
        زيبا بود و بااهنگ هم زيباتر ميشه
        لذت بردم
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۵۸
        عمیق و خاص و زیباااا

        بندهایی بینهایت زیبا بودند که حتی در همین لحظه در ذهنم در حال مرورشان هستم.
        درووودها بر شما
        همیشه نویسا .... خندانک خندانک خندانک
        محسن زندی
        يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۱۵
        ترانه ای که دئیبسوز چوخ گؤزل واورگه یاتیمدی
        اؤخودوم حظ ائیله دیم
        کاش آلات موسیقی اؤلایدی بو قوجا قارداشون گورئیدون بوترانه شعرین نه گؤزل اؤخویور
        چوخ یاشا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۲۷
        درود به آرمین جان
        ترانه ی زیبایی است و فکر کنم اگر یاس و تتلو و آرمین آن را ببینند حتما از آن استفاده می کنند.
        موفق و پیروز باشی خندانک
        علی   صادقی
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۳۶
        سلام و احسنت ...........

        درود بر شما ./ خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۰۳
        ارمين عزيز
        دادا هميشه كارات برام يه جور خاص بوده و هست
        ممنون كه هميشه ازت ياد ميگيرم
        دمت گرم و سرت خوش برادر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1