شنبه ۳ آذر
شور شعری از فریبا مُطاعی
از دفتر خوان ِ دل (2) نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۵۲ شماره ثبت ۴۵۰۱۳
بازدید : ۹۷۴ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب فریبا مُطاعی
|
تو را به چالش کشیدم
در حیرتم...
چقدر ماهی
***
می دانم
وصله های عشق درد دارند
قلبم تحمل کن
ولنتاین نزدیک است
***
دیروز ولنتاین بود!
امروز...
جانم می رود
***
دیواری مأنوس از جنس قسمت
تازیانه اش نصیب نوازنده
ابعادش نصیب رقصنده
نمک بزن خوالیگر
***
کمی آنطرفتر
غبار غروب را گرفته
بی هیچ رد پایی
خاطره خواند مرا:
چگونه تسخیرم کردی
بی هیچ رد پایی
***
دولت عشق
قانون دارد
بشکنی...
مجازات می شوی
بدان اوست که...
دولت تعیین می کند
***
تا نگاهت را گرفتم
تاریکی مرا گرفت
چشمان سیاهی داری
***
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.