سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      من بودم و تو بودی و باران

      شعری از

      ناصر ترهنده (یارا)

      از دفتر کاکتوس نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۱۱ شماره ثبت ۴۴۵۰۵
        بازدید : ۸۱۸   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ناصر ترهنده (یارا)

      (من بودم و تو  بودی و باران)
      من بودم و تو  بودی و باران
      یک بارش شدید خیابان
      آن حس خیس رویش یک عشق
      یک اتفاق ساده و آسان
      *****
      یک لحظه دیدن تو که تنها
      با چشم های روشن و زیبا
      زیر درخت بودی و من هم
      با دیدن تو آمدم آنجا
      *****
      یک لحظه حس دست تو با من
      مانند سیل و ریزش بهمن
      بر قلب من خراب شد و رفت
      قلبم ز یاد برد تپیدن
      ****
      قلبم اسیر چشم تو گردید
      حسم بسوی حس تو چرخید
      لرزید دست و دل همه با تو
      ویرانه شد دلم که تو را دید
      *******
      شعر و شراب من شدی آنروز
      پروانه وار در تب و در سوز
      با یک اشاره یک گل لبخند
      کردی تمام تیره شبم روز
      *****
      آن قطره های کوچک غلطان
      بر روی گونه و لبت آنسان
      من را بخود گرفته که گویی
      جام شراب و زندگیست آن
      *****
      بعد از گذشت مدت کوتاه
      گفتم که با تو دل شده همراه
      تو نیز گفتی از دل و حست
      در آسمان من شده ای ماه
      *****
      وقتی که دست من تو گرفتی
      آن دوست دارمت که تو گفتی
      من را به اوج بردی و ناگه
      دیدم تمام عشق من هستی!
      *****
      عشقی به طول بارش یک شب
      یک انتظار پاسخ و یک تب
      یا این دو بیت شعر و ترانه
      آواز کن ز سینه و بر لب
      *****
      من بودم و تو  بودی و باران
      یک بارش شدید خیابان
      آن حس خیس رویش یک عشق
      یک اتفاق ساده و آسان
      ناصر ترهنده (یارا) - زمستان 1394
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۲۳
      خندانک خندانک خندانک
      نجمه طوسی (تینا)
      شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۲۵
      درود بر شاعر گرامی
      شعر زیبایی بود
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ناصر ترهنده (یارا)
      ناصر ترهنده (یارا)
      سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۷ ۲۳:۰۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1