سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        پچ پچه در باران

        شعری از

        محمد رحیم کاظمی

        از دفتر چكيده هاى ناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۰۶ شماره ثبت ۴۴۲۷۱
          بازدید : ۴۶۸   |    نظرات : ۳۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رحیم کاظمی

        ببارباران
        ببارباران
        که می ریزد مرا سیلی زچشمان
        در این شبهای تنهایی
        که می سوزم من از
        دردوغم ورنج جدائی
        ببارباران.  ببارباران
        که حالی بس خراب دارم
        نمی آ یدزبخت بدببالینم پرستارم
        ومی سوزددرون سینه ام دل
        نه راه رفتنی دارم که پایم مانده درگل
        ببارباران
        ببارباران
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استاد
        زیبا وبا احساس قلم دید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۳
        درود بزرگوار
        دلنوشته زیبایی است خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۳
        جناب آقای کاظمی عزیز، سلام علیکم.
        ........................................................
        .......ومی سوزد دَرونِ سینه ام دل.
        نه پای رفتنی دارم.......که پایم مانده درگل.............
        خسته نباشید برادرگرامی.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما جناب کاظمی بزرگوار
        زیبا قلم زدید
        دست مریزاد
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸
        .................. خندانک .... خندانک خندانک ......................
        درود جناب کاظمی خندانک
        زیبااا بود و دلنوااز خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ..........................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب

        درویشی تهی‌‌دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره‌های تو برای چه بود؟»
        درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
        کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»
        درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»
        چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت: «نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»
        حسام الدین مهرابی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۶
        احسنت شاعر گرامی
        بسیار زیبا و دلنشین
        و پر معنا سرودید...
        مسعود احمدی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۹
        درودی دگر باره بر شما...
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک


        بیتی از آخرین سروده ام :

        یک شب دوباره خشم خود را جار خواهم زد !

        در ناف « تهرانسر » خودم را دار خواهم زد !
        علی   صادقی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۱۲
        سلام علیکم..

        احسنتم........
        ماشا الله ومرحبا ................درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۴۵
        درود برشما
        خیلی هم قشنگ
        خندانک خندانک
        برقرار باشید
        امید مرادی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۲۷
        بسیار زیبا و خوش ریتم و خوش خوان...درود بزرگوار خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۷
        عالي بود خندانک خندانک
        اسماعیل علیخانی
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۱
        سلام علیک
        آفرین بر احساستان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جوادرحیمی(راحم)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸
        بیا باران کـــــــــــــویر سینه ترکن
        غم عالم از این جانم به درکن
        بداهه
        دروووووووودبرشماجناب کاظمی بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۴
        ببار باران...
        حس بسیار خوبی گرفتم از خواندن این شعر خندانک
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        یونسی یونس
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۵۴
        عرض ادب و احترام
        بسیار زیبا بود و لذت بخش
        احسنت ......................
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۴۵
        گاهی وقتا فقط بارونه که دل آدمو آروم می کنه، انگار میشه تمام اشکای نریخته و روی صورتت می شینه خندانک بسیار زیبا و دوست داشتنی خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۰۷
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2