سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        درد مشترک

        شعری از

        زهرا منصوری

        از دفتر دوبیتی نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۱۹ شماره ثبت ۴۴۲۴۷
          بازدید : ۱۲۸۶   |    نظرات : ۷۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا منصوری

         
        بر چهره ی من ٬نشانی از شادی نیست
        زان بغض گلو٬به سینه ام دادی نیست
        بر حجله ی دل عروس غم٬ بث بنشست
        در بزم شبم ٬٬٬صفای دامادی نیست...
        ((علی صادقی..صادق))...همسر
        ********************************
        بر چهره ی من٬ نشانی از شادی نیست
        چون خاطره ای دور٬٬٬ ز من یادی نیست
        شیرین غزل های تو ام٬لیک٬ تو را
        رسمی زفا ٬شیوه ی فرهادی نیست....
        ((زهرا منصوری))....
         
        ...سلام....
        رباعی مشترک با دوحس متفاوت ...............
        لطفا نظر ونقدتان را دریغ نفر مایید.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۰۷
        درود بر دو مهربان کار بسیار خوب و جالبی نمودید با تمام قلبم برایتان بهترین هارا خواهانم عاقبت بخیر بشید الهیییییی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلاممممم بانوووو خندانک خندانک
        نمی دونستم همسرشمان آقای صادقی
        هردوشعرزیبا بودند خندانک خندانک خندانک
        ان شاالله درکنارهم زندگی را
        زیبا بسرایید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرامش، زن دل‌انگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۴
        درود بانو
        هر دو سروده زیبا بودند
        ولی گفته میشود که رباعی علاوه بر وزن آدابی دارد
        برای شما و همسر گرامیتان آرزوی خوشبختی و سعادت میکنم
        امیدوارم که قدر هم را بدانید و کنار همدیگر پیر شوید
        خداوند اولاد صالح به شما عنایت فرماید
        آمین یا رب العالمین خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۶
        سلام بر دو شاعر همدل و هم زبان

        خوشحالم که با هم همسرایی می کنید و این نشان از فهم و درک بالای فرهنگیتان دارد .
        از آن جایی که تقاضای نقد کرده بودید نکاتی را جهت همفکری عرض می کنم .


        بر چهره ی من ٬نشانی از شادی نیست
        ( کاش توضیح می دادید این مصرع از کدامتان است و یا از کدام شاعر است )


        زان بغض گلو٬به سینه ام دادی نیست
        ( بهتر است کلمات و حروف اضافه در شعر مخفف بیان نشوند و این به غنای شعری خواهد افزود . )



        بر حجله ی دل عروس غم٬ بث بنشست( بث در لغت نامه ی دهخدا به معنی آشکار کردن راز و اندوه سخت بیان شده است .بست نشستن روان تر به نظر می رسد )



        در بزم شبم ٬٬٬صفای دامادی نیست...
        (مصرع آخر ضربه نهایی را نزده است .مراعات نظیر عروس و داماد خوب به کار رفته است.)



        ((علی صادقی..صادق))...همسر



        ********************************



        بر چهره ی من٬ نشانی از شادی نیست



        چون خاطره ای دور٬٬٬ ز من یادی نیست( ز مخفف از است و بهتر است در شعر معاصر کامل آورده شود .یادی می تواند به خاطر الف و دال با شادی هم قافیه شود . )



        شیرین غزل های تو ام٬لیک٬ تو را
        ( آوردن دو تا ضمیر منفصل در یک مصرع هجو است .توام و تو را ،

        شیرین غزل های توام ،لیک بگو )

        رسمی زفا ٬شیوه ی فرهادی نیست....( رسمی ز وفا .مفهوم مصرع نارساست . شاعر می خواسته بگوید من که شیرین غزل های تو هستم ولی تو رسمی از وفا نداری و این شیوه ی فرهاد نیست .
        اگر مصرع را به نثر بنویسید ضعف تالیف آن آشکار می شود .)


        ((زهرا منصوری))....



         نمره هر دو بزرگوار از نظر من در یک سطح است .
        امیدوارم این همسرایی ها ادامه دار باشد .

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۰۶
        باسلام شاعره محترم موفق باشی بسیار خوب
        منصور شاهنگیان
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۳

        با درودی صمیمانه :

        خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک

        علی غلامی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۵
        سلام و درود بر شما
        چی بگیم آخه !!!ممکن است بین زن و شوهر دعوا بشه .....پس می گوییم هر دو زیباست که واقعیت هم همین است.... خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۳
        .................. خندانک خندانک خندانک ..........................
        درود بر بانو منصوری عزیزو جناب علی صادقی گرامی خندانک خندانک
        هردو اثر زیباااا بودند خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ..........................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب خندانک

        درویشی تهی‌‌دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره‌های تو برای چه بود؟»
        درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»
        کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»
        درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»
        چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت: «نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»
        حسام الدین مهرابی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۳۳
        زیبا سرودید خواهر گرامی
        یکی از یکی زیباتر احسنت
         موسی عباسی مقدم
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۷
        درود هردو شعر زیبا بود خندانک خندانک
        مسعود احمدی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۴۲
        درودی دگر باره بر شما...
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک


        بیتی از آخرین سروده ام :

        یک شب دوباره خشم خود را جار خواهم زد !

        در ناف « تهرانسر » خودم را دار خواهم زد !
        آرمین اسدزاد (الف)
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۱
        کاری نو و زیبا انجام داده اید خندانک خندانک خندانک
        آرزوی خوشبختی میکنم برای شما زوج هنرمند خندانک
        زهرا منصوری
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۱۲
        سلام وعرض ادب برادر گرامی ام خندانک

        ازحضورتان خرسندم خندانک

        وسپاس از دعای خیرتان خندانک

        انشاا... که همه طعم خوشبختی رابچشند خندانک
        مهدی صادقی مود
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۳۹
        درود برشما دوست عزیز
        خیلی هم قشنگ
        خندانک خندانک

        بر حجله ی دل عروس غم٬ بث بنشست

        در این مصرع اگه منظور بست نشستن ( پناهنده شدن در مکانی مقدس) هست که میتونید خیلی روان تر بفرمایید:

        بر حجله ی دل عروس غم بست نشست

        خندانک
        امید مرادی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۱۸
        درود بر شما زیبا و جالب بود خندانک خندانک
        یونسی یونس
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۲۹
        عرض ادب و احترام
        بی نهایت موزون و با درونمایه
        لذت بردم از رباعی ..........احسنت
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۷
        درود و افرین
        خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۲۱
        دل كندن اگر آسان بود فرهاد دل ميكند نه كوه

        رسمي ز وفا شيوه فرهادي نيست .....عالي بود عالي

        شعر همسرتون ساختگي بود دوست نداشتم

        زهرا منصوری
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۶
        سلامی دوباره به برادر خوبم

        نیازی به عذر خواهی نیست از حضور دوباره تان خرسندم خندانک

        دل را سرزنش نشاید دل است دیگر......
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۲۱
        جناب آقای صادقی عزیزوسرکارخانم منصوری، بانوی گرامی، سلام علیکم.
        ..........................................................................................................عذرخواهی می کنم که دیرمتوّجه ی پیامتان شدم.............
        وبازهم عذرخواهی می کنم که نمی دانستم مخاطبم ،زن وشوهری هنرمندهستند..
        حقیراین دورباعی راخوانده ام ولی ،باورکنید نمی دانم چرانظری ننوشته ام.
        به پیری و(دیوانگیم) ببخشید.............نظرِ دوستان راهم خواندم.
        بنده نقد ، نمی دانم ونمی نویسم.فقط ارائه ی نظرست ، همیشه هم عرض کرده ام که درنهایت، اختیارباسُراینده است که بپذیرد یانه....
        اول اینکه اگر(داد) رابه معنای (فریاد وصدای بلند )استفاده کرده باشید............درقافیه بودنش با(داماد) و(شاد) هیچ اشکالی ندارد.
        وامِا......پیشنهاد...
        (درچهره من، نشانی از، شادی نیست)
        (بُغضی به گلومانده و،فریادی نیست).....(برای رفعِ ابهام).........
        (درحجله ی دل، عروسِ غم،بست نشست)
        (دربزمِ شبَم، نشانِ دامادی نیست)
        ......................................................................................
        (درچهره ی من،نشانی ازشادی نیست)
        (چون خاطره ای دور،زِمن،یادی نیست)
        (شیرینِ غزلها ت منم، لیک تورا)
        رسمی زِوفاداریِ فرهادی نیست)
        ....................................................................
        درموردِ حرفِ(زِ).مخفّفِ (از) ....(ازین) مخفّفِ (از این).....( درین)مخفّفِ (دراین)والبته خیلی کلماتِ دیگرازاین قبیل ،بعضی معتقدند که نباید
        استفاده کرد..............بنده معتقدم........که اینها کلماتی هستند....
        زنده ودارای قانون دردستورِ زبانِ فارسی............چنانچه بنابر مورد....لازم شد ،استفاده ازآنها،بدونِ اشکال است.........لااقل بهترند ازکلماتی که اززبانهای بیگانه ،واردِ گویشِ ما شده اند که متاّسفانه این روزها، درشعرازآنها الا ماشاالله استفاده می شون، به اسمِ (نوگرایی).....بهترست انسان لباسِ کهنه بپوشد ،ولی ازانِ خودش باشد.بگذریم.
        یک پیشنهاددیگر..........
        .............................................................
        (درچهره ی من،نشانی ازشادی نیست)
        (بغضی به گلو،مانده وفریادی نیست)
        شیرینِ غزلهات منم،لیک تُرا)
        (رسمی زِوفاداریِ فرهادی نیست)
        .....................................................................
        هریک ازرُباعی های بالا را،هرکس به اسمِ خودش بنویسد واین رباعی راهم ، زیرش بنویسد(زهراصادقی).............شب وروزهای خوشی برایتان آرزومی کنم..باعکسی هم که ازاین دخترخانم می بینم(اگرحدسم درست باشد).....
        ایشان یا(پروین اعتصامیِ)دیگری خواهند شد .ویا به کلّی ازشعربیزار.........
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۰۸
        واقعا لذت بردم، دست هر دو عزیز درد نکنه...
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        به شما زوج هنری و اهل دل تبریک می گم. خیلی شیرینه هم کلامی شعری ....

        سالها در کنار هم شاد و بی غم زندگی کنید ان شالله.....
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4