سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        دردبی درمان

        شعری از

        رضا عزیزی (رهگذر)

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۴۲ شماره ثبت ۴۳۸۷۷
          بازدید : ۱۱۷۳   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا عزیزی (رهگذر)
        آخرین اشعار ناب رضا عزیزی (رهگذر)


        همچو کاغذی مچاله که پر بود از کلمات خط خورده ........

        که هر خطی  .چوب خطی بود از لحظه های اضطراب و انتظار ...

        و امروز احساس من هم. بنا بر قانون دوم مچالگی . مچاله مچاله است....

        ودست خط دلم پرشده از غلط املایی ....

        مثلا تو خیال کن "صبر"  را با  "سین" نوشته باشم . ودرد را کمی برعکس........

        طبیبی میگفت :

        دچار "تو" شده ام

        آری. آری.

        یعنی همان قصه تکراری "درد بی درمان".......
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۴۸
        طبیبی میگفت :



        دچار \"تو\" شده ام



        آری. آری.



        یعنی همان قصه تکراری \"درد بی درمان\"....احساس مشترکیست خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۱
        درود گرامی
        جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        راشین
        جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۰
        دروووووود
        بسیااااااااااااار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مثلا تو خیال کن \"صبر\" را با \"سین\" نوشته باشم . ودرد را کمی برعکس...
        محمودرضا رافعی (رافع)
        جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۳۰
        تا گِل نیاید ، گُلی نمی روید خندانک خندانک خندانک خندانک
        رضا عزیزی (رهگذر)
        جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲
        سلام بر شما
        تشکر از حضور شما گرامی خندانک خندانک خندانک
        اعظم قانع
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۰
        از کلاس اول یاد گرفتیم کلمات را بخش کنیم و بکشیم

        این درد لعنتی نمیدانم چرا تمام نمیشود کشیدنش؟!
        وحید کاظمی
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما

        بسیار عالی و با احس

        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۶
        دوست عزیز جناب عزیزی ، آنچه خواندم از لحاظ معنای درون ، بسیار زیبا بود . ملاقاتت با طبیب و نظر طبیب مبنی بر دچار شدن عاشق به معشوق... یا همان درد بی درمان...
        بهره بردم و درود بر شما خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۱۵
        بسیار زیبا و با احساس
        درووود خندانک خندانک خندانک
        عباس یزدی (طوفان)
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸
        سلام خندانک خندانک خندانک خندانک
        درس را وارانه خوانم
        یخ زدم
        مرد را وارانه دیدم
        ثروتمند شدم
        علی غلامی
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۷
        درود بزرگوار
        مضمون کار زیبای شما بسیار عالی و جذاب بود
        لذت بردم
        درودها خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۳۵
        دچار بايد بود ....زيبا بود خندانک خندانک
        محمد رضا نظری(لادون پرند)
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۹
        درود برادر عزیزم

        زیبا و شاعرانه

        مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        گفت پیری درد بی درمان بگیری بچه جان
        او دعای کارسازی کرد و من عاشق شدم خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۳۲
        زندگي قصه پر غصه يك زندانيست كه به حبس ابدي محكوم است
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۱۶
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        درود همشعر خوبم خندانک خندانک
        زیباااا سرودید خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک .....................
        در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد، هر چه کرد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد؛ تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟

        کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بی هیچ فکری گفت: “۳ سکه” مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت:
        “سند جهنم” مرد با خوشحالی آن را گرفت. از کلیسا خارج شد، به میدان شهر رفت و فریاد زد:
        من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید، چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نخواهم داد!
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۰۶
        درود برشما دوست عزیز
        جالب بود و لذت بردم
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9