سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        فرعون من ...

        شعری از

        مسيحا الهیاری

        از دفتر صليب رنج نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۴ شماره ثبت ۴۳۵۶۳
          بازدید : ۱۵۶۰   |    نظرات : ۱۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسيحا الهیاری
        آخرین اشعار ناب مسيحا الهیاری

        آيت الكرسي چشمانت ديگر افاقه نميكنند  اين همه كابوسهاي دلتنگيم را ..

        بگذار تا منقرض نشده  همه خاطراتت در چنگال رقيبانم ... موميايي كنم  ته مانده عشقم را
        در اهرام  فرسوده سينه ام

        آهاي فرعون  جانم ..
        مرا به  دلخوشي  اعصاي كدامين  پيامبر  پير اينگونه در دهان مارها ي دو سر  رها كردي ...

        دريا ها هم بشكافند مرا پاي رفتن نيست بي روياهايت  ....

        اينقدر سنگدل نباش   ..

        بگذار در حريم دربارت  تكه استخواني باشم كه  دلخوشيش پوسيدن در  قدمگاه              
        خنده هاي  توست ...

        نگاه كن چقدر زود زود دارم تمام ميشوم  در ذهنت  ...

        ميدانم روزي ديرتر از اين روزها  مردماني ميايند و كشف ميكنند اتاقكهاي اهرام سينه ام را
         
        از ديدن موميايي قيمتي عشقم  مو در بدنشان زوزه ميكشد ..
         

        و انگاه هر روز غروب به حرمت اين همه عشق مرا تكريم خواهند كرد ...
        روزي كه تو در آغوش از ما بهتران  سفالي ميشوي در دستان  پير مردي  هنرمند  

        و من در موزه حسرت هنوز بايد مواظب عشقت باشم ...فرعون ناخداي من...

        ××××××××××××××××××××××
        درب اين سينه را پلمپ كردند به جرم فروش واژه هاي تاريخ گذشته ...

        عشق

        محبت

        وفا

        دوست

        تا اطلاع ثانوي  نه از من چيزي خواهيد شنيد  نه  شكوه اي  

        من دارم خود زني ميكنم

        در رگ زمان

        تو بمان  در بورس  خيالي نيست ....

        روزي  جز من خريداري نخواهي يافت  آن روز كه ديگر نيستم ..از حالا تا هميشه هاي
        احتمالي به درود .....
        تا اطلاع ثانوي تعطيل است ....
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۲۶
        ممنونم بسیار برای قلم خوب و احساس زیبایت مسیحای عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۰

        آيت الكرسي چشمانت

        ديگر افاقه نميكنند

        اين همه كابوسهاي دلتنگيم را ..




        بگذار

        تا منقرض نشده

        همه خاطراتت در چنگال رقيبانم ...

        موميايي كنم ته مانده عشقم را


        در اهرام فرسوده سينه ام




        آهاي فرعون جانم ..


        مرا به دلخوشي

        اعصاي كدامين پيامبر پير

        اينگونه در دهان مارها ي دو سر رها كردي ...




        دريا ها هم بشكافند

        مرا پاي رفتن نيست

        بي روياهايت ....




        اينقدر سنگدل نباش ..




        بگذار در حريم دربارت

        تكه استخواني باشم

        كه دلخوشيش پوسيدن در قدمگاه


        خنده هاي توست ...




        نگاه كن

        چقدر زود زود

        دارم تمام ميشوم در ذهنت ...




        ميدانم روزي

        ديرتر از اين روزها

        مردماني ميايند

        و كشف ميكنند

        اتاقكهاي اهرام سينه ام را





        از ديدن موميايي

        قيمتي عشقم

        مو در بدنشان زوزه ميكشد ..







        و انگاه هر روز غروب

        به حرمت اين همه عشق

        مرا تكريم خواهند كرد ...


        روزي كه تو

        در آغوش از ما بهتران

        سفالي ميشوي

        در دستان پير مردي هنرمند




        و من در موزه حسرت

        هنوز بايد مواظب عشقت باشم

        ...فرعون ناخداي من...


        اشعارتون بسیارزیباست اما نحوه ی ارسالش زیاد جالب نبود
        با اجازه تون ویرایشش کردم
        چون واقعن زیبا بود اما فرم نوشتنش باعث میشه که خوب نشه خوندش
        موفق باشی برادرخوبم
        وببخشید جسارتم رو
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۲
        آيت الكرسي چشمانت
        ديگر افاقه نميكنند
        اين همه كابوسهاي دلتنگيم را ..
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برادرخوبم
        تلخ امابسیارزیبا خندانک خندانک خندانک
        بند بند جملاتت برروح ودلمان نشست
        احسنت خندانک خندانک
        مثل همیشه با احساس ومحکم خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۰۵
        درود مسیحا
        بسیار زیبا و عالی
        دستمریزاد خندانک خندانک
        امید مرادی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۵۳
        اه ای مسیحای ماندنی اینقدر سنگدل نباش
        تعطیل چرا ای همیشه ی احتمالی یقین
        زیبا خواندمت خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۰۱
        آيت الكرسي چشمانت ديگر افاقه نميكنند اين همه كابوسهاي دلتنگيم را ..
        بگذار تا منقرض نشده همه خاطراتت در چنگال رقيبانم ... موميايي كنم ته مانده عشقم را
        در اهرام فرسوده سينه ام
        درام تاریخی و باستان شناسانه مسیحای عزیز از هر دو سو به بی نهایت و عمق عمیقی اشاره دارد که از ابتدا تا انتها به تاریخ گره خورده ...چه چیزی ...؟ باید پاسخ داد \" عشق مسیحایی \" نه ابتدایش پیداست و نه انتهایش را کسی خواهد دید. داستان مومیایی هم برای پنهان کردن بقایای این عشق از چشم نامحرمان است. مسیحا جان خوب می دانی و خیلی خوب بلدی پنهان کنی عشق را اما هر چقدر هم بگذرد روزی باستان شناسان عاشق بقایای عشق تور ار در اهرام سینه ات خواهند یافت و در موزه به نمایش عموم خواهند گذاشت. عاشقانه ای ماندگار خواندم و حس خاصی داشت و دلنشین بود نیز... درود بر شما خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۷
        اقا از این زیبا تر نمی شد
        فکر کنم سه باری خواندم و باور کن حسادت کردم
        (تا اطلاع ثانوي نه از من چيزي خواهيد شنيد نه شكوه اي)
        خدا حافظ ذهن شما باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۳
        درود برادر
        مسيحاي عزيز، مردي براي تمام فصول
        ياد ميگيرم از تو
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۵۹
        ......................... خندانک خندانک خندانک ............................
        درود برادر ادیبم خندانک
        شگفت زده شدم!
        چقدر زیباااا ...
        زیباااا نه ...عاااالی بود خندانک خندانک خندانک
        با اجازتون کپی کردم البته با نام خودتون ...
        ......................... خندانک خندانک خندانک .............................
        روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاهانه به زنی تنه زد
        زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد!
        تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد
        و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم.
        زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کردو گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
        تولستوی در جواب گفت :
        شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !!!
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۰۱

        ميدانم روزي ديرتر از اين روزها
        مردماني ميايند و كشف ميكنند اتاقكهاي اهرام سينه ام را
        از ديدن موميايي قيمتي عشقم
        مو در بدنشان زوزه ميكشد ..
        و انگاه هر روز غروب
        به حرمت اين همه عشق مرا تكريم خواهند كرد ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر جناب مسیحای عزیز
        بسیار زیبا بود
        لذت بردم از همه اش بجز کامنت های نا امید که در جواب دوستان نوشتید
        خندانک

        ميدانم روزي ديرتر از اين روزها مردماني ميايند و كشف ميكنند اتاقكهاي اهرام سينه ام را خندانک
        علی غلامی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۶
        سلام یا حضرت استاد و خوبم...مسیحای من
        از همه درودها بهترینش بر شما و نکته زیبا و نقطه قوت یا یکی از آنها این است که صدبار با اثرهای زیبایت با روایتی اعتراضی اجتماعی و کمی چاشنی عاشقانه و روایت های وصفی با بهره گیری از ادبیات نمایشی یک ژانر مرگ گونه را ایجاد کرده ای .....اما در صدمین بار هم می توانی همان اثر خندانک داشته باشی و مخاطب را به دنبال خود بکشی و این نقدگونه های به سخره کشیدن هجویات عالم برای شفافیت غنای واقعی هر پدیده را در حیطه خود زیبا تصویر می کنی اما بهرحال از نقص گفتن هم همیشه ممکن است در مورد یک اثر اتفاق بیافتد اما حالا من چیزی به نظرم نرسید که عنوان کنم .....خواستم بگم تعارف نبود حرفهام....... خندانک خندانک خندانک خندانک
        نسرین مقدم
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۱
        خندانک خندانک خندانک
        شیوا پهلوان زاده
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۲
        دروووووووووووودها بر استاد سخن های سترگ

        بدون اغراق بسیار بسیار زیبا، هنرمندانه و با تبحر، واژه ها را غلامان فرعون شعرتان کردید و جالب اینکه واژه ها این اسارت را لبخند می زنند که هیچ، مستانه می رقصنند. و عجیب اینکه اشعارتان مرا به یاد گرانقدری در سایت شعر نو می اندازد که ایشان هم اشعارشان ژرف و بسیار زیباست

        وسپاس از اینکه اندیشه ی بلند و احساس زلالتان را با ما شریک می شوید و مجال می یابیم از محضرتان مستفیض شویم بزرگوار

        مانا باشید و برقرار به مهر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رضا کمالی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۵
        سلام بر شما
        زیبا بود برادرم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۰۸
        درود بزرگوار
        زیبا بود
        سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۵۳
        درود ها بر مسیحای ناب

        دیر آمدنم را غیبت مزن که خود از حاضران غایبم .
        شعر ماندگاری بدون هیچ تعارف و تعریف با فضای تاریخی به تاریخ رفتم و برگشتم . بارها به درون تاریخ رفته ام و خط سیر زمان خودم را کشیدم و من همچنان در بین گذشته و آینده گرفتار شدم .
        خیلی عالی سرودی مسیحا بر تو درودها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرش غفاری درویش(منتظر)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بــرخـیـزم و عـزم بـاده نـاب کـنـم
        رنـگ رخ خـود به رنگ عناب کنم
        ایـن عـقل فضول پیشه را مشتی می
        بر روی زنم چنانکه در خواب کنم
        بسیار زیبا خواندمتخندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۲
        خندانک خندانک خندانک

        درود بر برادر بزگم و استاد مهربانم

        لذت بردم از خواندن اين اثر مسيحايي

        بسيار زيبا و عالي

        ممنونم
        فرهاد مهرابی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام استاد مسیحا بزرگوار
        درود خدا بر شما
        این نیمای زیباتون دل رو نوازش میده
        مرحبا و درود

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۲۲
        جناب مسیحای عزیز،سلام علیکم.
        ........................................................
        روزی که تودرآغوشِ ازمابهتران......
        سُفالی می شوی دردستانی پیرمردی هنرمند.................
        وَمن درموزه ی حسرت.............
        هنوزباید مواظبِ عشقم باشم.........فرعونِ ناخدای من/
        .....................................................................................
        آنچه دوستان گفته اند ،فرصت نشد بخوانم.....دستمریزاد ،زیباست وبازهم زیبا...........
        موفق باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۱
        مسیحا
        آه که مرا به جرم زنده بودن مومیایی کردند و روزگارم در تابوتی شد داخل راهروهای اهرام تنگ و شبانه کالبدم را در دفن ابدیت سپردند تا شک نکنند بر زنده بودنم . دل را خوش میکنم تا سفالینه بدنم بدست کوزه گری پیر افتد تا از درونم خنکای آبی نوشد و آتش حسرت های بر جای مانده را خاموش کند .
        اینجام نه از غیبت طولانی نه از حضور پرشتاب .
        فقط دعا کن فعلن خاک گریه نکنم
        همیشه باش و چه اطلاع اولین چه ثانوی خندانک
        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۰۰
        ن ي ر ه
        انگار هيچ وقت نبودم انگار در سلاله دهشتناك بيگ بنگ زمين چون كرم دو سر اغازين در ابهاي گرم داروين خفه شدم ...اما كسي كه در ميخواند كيست انچه زندگي را بر دوشش گذاشتن تا پير شود تند تند كيست من كه اهل اينجا نبودم .... نه ن ي ر ه انچه در دستان پيرمرد خنزر و پنزر خنكاي آب در خود دارد تو نيستي آن كاسه سفالي خاكستر آه هاي نكشيده توست كه در گذر هرمان زمان خاك شد ...تو خاك شدي خاك نشدي ... من در اسمان هشتم وقتي داشتم با ابليس دوئل بودن ميكردم در سجده گاه عشق تو را ديدم روي تپه ايستاده بودي قامت بلند و نورانيت با همان لبخند هميشگيت كه تنها صدايش را شنيدم داشتي به ما لبخند ميزدي ...در چشمانت اتشي گلستان ميشد مدام كاش من ابراهيم بودم در حنجره ات كاش ...
        تا اطلاع ثانوي تموتو ان لا تموت
        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۲۱
        آيه هاي زبور صداقت را از بوستان مهر معلمي مهرپرور چيدم وقتي تنهايي ديگر دلهره نداري كه كسي تنهايت بگذارد .... اينجا همه از عشق ميترسند و بر دشمني سرود تكرار ميخوانند عجيب نيست ...بيا تا در آسمان هشتم بي آتش شعر بنويسيم بي هيچ نبودنيييييييييييييييي خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۰
        درود برشما وپاینده باشی خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود داداش مسیحای عزیز

        تو زیبا سخن
        پُرِ شعر
        تو دریایی
        این فرعونِ تنهایی در پی من است
        چرا قلم دستم معجزه نمیکند

        همیشه قلمت زیبابنویسدودلنشین
        برادر مرحبا خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳
        مسیحای عزیز
        تا همینجا برات بگم که یه بار خوندم و منِ دیر فهم صغری و کبری رو با هم نتونستم تحلیل کنم
        باید دوباره بیام و ریز تر بخونم اونوقت میگم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۱۵
        خندانک
        سلام

        درود بر ذوق و احساس نابتان جناب مسیحا

        بهره مند شدیم از محضرتان بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۹
        زیبا و باحال سروده اید
        آفرین ها به شما
        خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۳۶
        بسیار بسیار عالی، دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        سما همدانی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۰۰
        سلام همیشه لطف کردید و به چند شعری که فرستادم سر زدید
        ممنونم از شما .
        اما اینکه شعرتان بی نظیر بود احساس عجیبی از خواندنش به انسان دست میدهد . ابتدا تا نیمه خواندم بعد از آخر به اول . حتی از آخر به اول هم زیباست. پایدار باشید استاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        کریم لقمانی سروستانی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۳
        سلام جناب مسیحا بزرگوار
        درودتان بادبا این قلم شیوا
        سروده ای ناب .زیبا ودلنشین
        لذت بردم
        شادزی خندانک
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۷
        آيت الكرسي چشمانت ديگر افاقه نميكنند اين همه كابوسهاي دلتنگيم را ..

        بگذار تا منقرض نشده همه خاطراتت در چنگال رقيبانم ... موميايي كنم ته مانده عشقم را ....

        درود جناب مسیحا
        نگاهتان به همه چیز حتی درد تازه است
        تلخی در عین حال شیرین خواندم دست مریزاد خندانک خندانک

        خداداد آدينه (آدينه)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۵۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۵۰
        بسیار زیبا! مسیحا به شدت منتظر یک شعر خوش طعم و طنزناک هستم از واژگان توانمند تو خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5