سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        جاده عشق

        شعری از

        جعفر جمشیدیان تهرانی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۴ شماره ثبت ۴۳۵۴۴
          بازدید : ۷۵۳   |    نظرات : ۶۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جعفر جمشیدیان تهرانی
        آخرین اشعار ناب جعفر جمشیدیان تهرانی

        شهر من بی تو جای ارواح است، خالی است از وجودِ انسانها
        ابر آید ولی نمی بارد، خاک بارد به جایِ بارانها

        از زمانی که ترک من کردی، جان من نیز با تو همره شد
        جاده ی عشق ما نه هموار است، سخت باشد بدونِ پایانها

        چایِ من بر سماور روشن، بود حاضر تا نیمه ها از شب
        جایِ آن قهوه عادتم گردید، چون که بینم ترا به فنجانها

        مثل یک گمشته ترا هر روز، لای گلها و غنچه میگردم
        چون روم در کنار دریاها، می شکافم دو برگِ مرجانها

        در دلم خانه کرده ای دانی؟ همره دوستانِ دیرینم
        خانه ی این دلم چرا شکنی؟ صدمه ترسم زنی به مهمانها

        کار من گفتن غزل باشد، تا که دیوان خود کنم تقدیم
        گر چه خود دلنشین غزل باشی، در میان تمام ِ دیوانها

        در حصاری فکنده ای ما را ، گر چه نا مرئی است زندانم
        تا که من آشنا شدم با تو ، بوده ام همچو سعدِ سلمانها
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۳۳
        حضرت دوست استاد تهرانی گرانقدر صفا کردم از چر خش قلم خوبتان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۲۳
        در حصاری فکنده ای ما را ، گر چه نا مرئی است زندانم

        تا که من آشنا شدم با تو ، بوده ام همچو سعدِ سلمانها
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        غزل زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        بانوطوسی هم به نکات خوبی اشاره کردن
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۴۴
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۵
        درود بزرگپوار
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۹
        سلام بر شاعر گرامی
        غزل زیبایی بود.
        چند نکته جهت همفکری عرض می کنم :

        شهر من بی تو جای ارواح است، خالی است از وجودِ انسانابر آید ولی نمی بارد، خاک بارد به جایِ بارانها



        از زمانی که ترک من کردی، جان من نیز با تو همره شد

        جاده ی عشق ما نه هموار است، سخت باشد بدونِ پایانها



        چایِ من بر سماور روشن، بود حاضر تا نیمه ها از شب( بود حاضر به نیمه های شب)

        جایِ آن قهوه عادتم گردید، چون که بینم ترا به فنجانها



        مثل یک گمشته ترا هر روز، لای گلها و غنچه میگردم

        چون روم در کنار دریاها، می شکافم دو برگِ مرجانها



        در دلم خانه کرده ای دانی؟ همره دوستانِ دیرینم

        خانه ی این دلم چرا شکنی؟ صدمه ترسم زنی به مهمانها( صدمه می زنی به مهمان ها)



        کار من گفتن غزل باشد، تا که دیوان خود کنم تقدیم

        گر چه خود دلنشین غزل باشی، در میان تمام ِ دیوانها(دلنشین غزل ترکیبش درست نیست و اگر کسره بگذاریم وزن بهم می خورد )



        در حصاری فکنده ای ما را ، گر چه نا مرئی است زندانم

        تا که من آشنا شدم با تو ، بوده ام همچو سعدِ سلمانها
        شما که دارای استعداد بالایی در گفتن شعر هستید زبان خود را به روز کنید . آوردن همره ، فکنده ای ، و...صورت قدیمی کلمات است ‌
        نجمه طوسی (تینا)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۸
        سلام بر شاعر گرامی
        غزل زیبایی بود.
        چند نکته جهت همفکری عرض می کنم :

        شهر من بی تو جای ارواح است، خالی است از وجودِ انسانابر آید ولی نمی بارد، خاک بارد به جایِ بارانها



        از زمانی که ترک من کردی، جان من نیز با تو همره شد

        جاده ی عشق ما نه هموار است، سخت باشد بدونِ پایانها



        چایِ من بر سماور روشن، بود حاضر تا نیمه ها از شب( بود حاضر به نیمه های شب)

        جایِ آن قهوه عادتم گردید، چون که بینم ترا به فنجانها



        مثل یک گمشته ترا هر روز، لای گلها و غنچه میگردم

        چون روم در کنار دریاها، می شکافم دو برگِ مرجانها



        در دلم خانه کرده ای دانی؟ همره دوستانِ دیرینم

        خانه ی این دلم چرا شکنی؟ صدمه ترسم زنی به مهمانها( صدمه می زنی به مهمان ها)



        کار من گفتن غزل باشد، تا که دیوان خود کنم تقدیم

        گر چه خود دلنشین غزل باشی، در میان تمام ِ دیوانها(دلنشین غزل ترکیبش درست نیست و اگر کسره بگذاریم وزن بهم می خورد )



        در حصاری فکنده ای ما را ، گر چه نا مرئی است زندانم

        تا که من آشنا شدم با تو ، بوده ام همچو سعدِ سلمانها
        شما که دارای استعداد بالایی در گفتن شعر هستید زبان خود را به روز کنید . آوردن همره ، فکنده ای ، و...صورت قدیمی کلمات است ‌
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۹
        درود برشما
        بسیار زیبا
        لذت بردم
        خندانک خندانک

        جایِ آن قهوه عادتم گردید، چون که بینم ترا به فنجانها خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۶
        چایِ من بر سماور روشن، بود حاضر تا نیمه ها از شب
        جایِ آن قهوه عادتم گردید، چون که بینم ترا به فنجانها
        جناب جمشیدیان به راستی و حقیقتا عرض می کنم که بسیار زیبا بود و دلنشین. این اثر را اینطور بگویم که می شود به دو سبک دیگر نیز نوشت . آنقدر قوی و جامع است که می شود باز غزلی دیگر روی آن نوشت و هم سپیدی دیگر... من بسیار لذت بردم ...مخصوصا از معانی پشت واژه ها و حس درون اثر... درود بر شما خندانک
        رضا کمالی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۱
        سلام بر شما
        زیبا بود
        از نقد دوستان نیز بهره بردیم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۰
        كسي چه ميداند شايد زندگي همين باشد ...درود استاد خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام جناب تهرانی بزرگوار
        شعر زیبایی سرودید
        درود بر شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرش غفاری درویش(منتظر)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۰۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        گر بر فلکم دست بدی چون یزدان
        بـرداشـتـمـی مـن این فلک را ز میان
        از نـو فـلـکـی دگـر چـنـان سـاخـتمی
        کــازاده بــکـام دل رسـیـدی آسـان
        بسیار زیبا خواندمت خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۰۴
        خندانک خندانک خندانک

        درود بر شما

        خيلي عالي بود

        لذت بردم ممنونم

        خندانک خندانک خندانک
        محسن ملک زاده(رهگذر)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۵۰
        درود خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۰۶
        جناب آقای جمشیدیانِ عزیز،سلام علیکم.
        ...................................................................
        سُرودن با مصارعی بلند ،کارِ مشکلی ست .ولی شما خوشبختانه خوب ازعهده ی این کاربرامدیه اید...فقط به نظر می رسدکه مفهوم ومحتوای هرمصرع،احتیاج برپردازشی دیگردارند...چنانچه لازم دانستید...بنده درخدمتم موفق باشید انشاءا......
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۱۷
        درود برشما استادگرامی پاینده وپیروزباشید خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۴۱
        استاد و دوست مهربان جناب جمشیدیان
        فقط میتوانم یه کلام بگویم
        عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۸
        خندانک
        سلام

        درود بر ذوق و احساس نابتان

        بهره مند شدیم از محضرتان بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی   صادقی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۴۳
        سلام ...

        بسیار عالی..
        درود بر شما ./ خندانک
        وحیده پوربافرانی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۵
        سلام و عرض ادب
        بسیار زیبا و دلنشین سرودین
        بهره بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سما همدانی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۴۳
        سلام
        بسیار عالی خندانک خندانک خندانک خندانک
        کریم لقمانی سروستانی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۹
        سلام وعرض ادب استادجمشیدیان گرانقدر
        درودبرشما وقلم ارزشمندتان
        بسیار زیبا .اندیشمندانه .با معنا وقابل تامل
        با تصویر سازی هنرمندانه
        لذت بردم
        شادزی خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۱۲
        سلام استاد گرامی
        حضورتان را همیشه گرامی دارم
        موفق و سر بلند باشید
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۲۱
        آفرین ها به شما
        خندانک خندانک خندانک
        خداداد آدينه (آدينه)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا منصوری
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۱
        بسیار زیبا وخاطره انگیز خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۴۲
        درود استاد
        هزار درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۰۷
        استادانه و ناب بود خندانک
        حسام الدین مهرابی
        پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۰۱
        زیبا سرودید شاعر گرامی
        بسیار لذت بردم
        احسنت...
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ ۰۱:۳۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4