سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 دی 1403
    29 جمادى الثانية 1446
      Sunday 29 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۹ دی

        همین پروانه خاموش

        شعری از

        محسن فیروزمندی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۰ شماره ثبت ۴۳۴۹۳
          بازدید : ۳۴۹   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن فیروزمندی
        آخرین اشعار ناب محسن فیروزمندی

        الا اي دل! دلا اي دل!
        مزن اينقدر بر سرم چون پتك آهن كش!
        ملامت ها مكن با من، تو اي وامانده از خويشت
        فريب از اين حماقت ها از اين شوم صداقت ها
        نخوردم من؛ تو خوردي تو؛ از اين طوفان آدم كش!
        چه مي خواهي دگر از من كه اينسان خفته در خويشي؟
        رهايم كن برو اي دل برو بگذار تنهاشم
        برو بگذار من باشم؛ منه تنها؛ منه بي غم
        منه در خود فرو رفته 
        من و شمع و گل و رقص غم انگيز 
        همين پروانه ي خاموش!
        به هر هنگام و بي هنگام چومستاني شباهنگام
        دواني اسب خفت را به دشت بي كران خاطرات من
        الا اي دل! دلا اي دل!
        مزن اينگونه غمناك و مزن اينگونه مستانه
        در اين سوز غمين ساز تو آخر
        چه پنهان است كه عريان است و آخر كه؟ 
        نوازي روز و شب و اندر لحظه هاي پير و پژمرده
        چنين ديوانه و شوريده و محزون و مستانه
        بیا بس كن خدا را تو؛ 
        بيگانه و بيخود ز خود كردي مرا اي دل
        ملول و خسته و رنجور و بيمارم نمودي دل
        بسوز و كم بسوزان اين برهنه نيمه جانم را
        توانم را زبانم را شكسته تار جانم را
        چنين غمگين و پايا پاي
        از كدامين درد ملامت مي كني دائم 
        حال كه صداي ناله هايم را تو نشنيدي
        بيا با هم اگر هم دور اگر نزديك
        بريم از اين فلات بي خداوند غم افزاي بده محزون
        بيا با هم من تو باهم با هم
        اي چو من تاريك و افسرده 
        فراوان سيلي از دست خزان خورده
        الا اي دل! دلا اي دل!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2