سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        غزل قرآنی-1

        شعری از

        علی رفیــــعی وردنجانی

        از دفتر علی رفیعی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ۰۶:۱۵ شماره ثبت ۴۲۲۸۱
          بازدید : ۵۰۲   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی رفیــــعی وردنجانی
        آخرین اشعار ناب علی رفیــــعی وردنجانی

        شعرم از فرط عطش قافیه باران می شد/
        مثل یک رود ، سراسیمه و جوشان می شد/
        چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/
        آن شب قدر که دل عاشق باران می شد/
        کلبه ی شعر اگر واژه و بیتش می ریخت/
        باز هم مأمن من لحظه ی طوفان می شد/
        جای تقطیع هجایی قلم من آن شب/
        واژه هایش همگی آیه ی قرآن می شد/
        ابتدا از علق و کوثر و انزلنا خواند/
        بعد از آن همسفر سوره ی انسان می شد/
        هرچه گفتم که در این وزن نیاید قرآن/
        خارج از قافیه و قالب و اوزان می شد/
        اقرا باسم ربک الذی خلق/
        خلق الانسان من علق/
        اقرا و ربک الاکرم/
        الذی علم بالقلم/
        علم الانسان ما لم یعلم/
        بین ابیات غزل جای خدا خالی بود/
        بی خدا شعر من آیینه ی شیطان می شد/
        وحی جبریل قلم را پر کوثر می کرد/
        خط به خط جوهر خودکار فراوان می شد/
        انا اعطیناک الکوثر /
        فصل لربک و انحر /
        ان شانئک هو الابتر /
        پشت در آیه ای از سوره ی انزلنا بود/
        که در آن غربت شب سرزده مهمان می شد/
        انا انزلناه فی لیلة القدر/
        و ما ادراك ما ليلة القدر/
        ليلة القدر خير من الف شهر/
        تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر/
        سلام هي حتي مطلع الفجر/
        آخرش آمد و از سوره ی انسان دم زد /
        هل أتي خواند و پر از آیه و ایمان می صد/
        و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا/
        ......................................................................
        *فکر میکنم قالب جدیدی ابداع کردم البته اگر قبل از من کسی ابداعش نکرده باشد!
        به این صورت که بین غزل آیات قران بیایند بدون نظر به وزن و قافیه...
        *اسمشو گذاشتم "غزل قرآنی"، میشه تعمیمش داد و قالبهایی چون مثنوی قرآنی و قطعه قرآنی داشت.
        *امیدوارم صدقه ی جاریه ای شود برای قبر و قیامتم....
        .....................................................................
        علی رفیعی وردنجانی #پریش
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۴۳
        درودتان جناب رفیعی عزیز
        بسیار زیبااااااااا
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0