دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
|
السلام علیک یااباعبداله الحسین ع
عرض ارادتیت ازین حقیربه محضرشریف سروروسالارشهیدان کربلاواهل بیت واصحاب ویاران گرامیش باشدکه مقبول درگاه آن خاندان مطهر واقع گرددشایدعمربه فردانرسد. آمین
درکربلاغوغاست
گویامحشرکبراست
ناله ودردوماتم
کزقتل آل خاتم
درنینوابرپاست
خونی که ریخت به عالم
بادست آل ظالم
خون حسین زهراست
قامت خمیده ای که نالم به ناله ی او
حالم دگرگون کردعمه ی سادات است
سرها به نیزه داراست
زنجیربه دست وبرپاست
این قافله گمانم عترت پاک زهراست
یک جاگلوی پاره
دستی به مشک اشاره
راسی جدازسرهم
درقتلگاه تنهاست
......
بیقراری.گریه زاری
کودکی ازخیمه های شهسواری
ازعطش بوداونالان
چندقطره آب درمان
حضرت شاه سلطان
مرغ جان رادیدپریشان
برداورادرمیدان
خواندخطبه بردشمن
جرعه آبی خواست ازخصمان
بهرمرغ دردامن
ناگهانش یک حرامی ازدشمن
تیرانداخت برگلوی کودک پاک دامن
گشت گلویش پاره پاره
کودک درخون غلطان
شدسیراب درمیان دست سلطان
دانه خون چون در
شدفواره درهوا پر
حضرت شاه سلطان
مشتی ازدرریخت بالا
درحریم عرش یزدان
شاهدی درروزمحشر
ازگلوی مرغ پرپر
ازسبوی علی اصغر
گشت غمین وگشت پریشان
شاه سلطان
کردتعظیم عشق تمکین
برخدای حی سبحان
دربغل کردزیرجامه
رفت سوی خانه خیمه
دردرونش آتشی بودوهیمه
رفت پشت آن خیمه
مادرش گشت آسیمه
کردزاری گفت باری
کودک من نازنینه کودک من نازنینه ..
.....
ای دست جدابه خصم وکین
سقایی وسالاردین
مه پاره ی ام البنین
نام آوری اندرزمین
یابن امیرالمومنین
سپاه کفرکرده کمین
بهروفای عهدودین
دستت جدااندرزمین
حضرت عباسی و
علمدارحسین
بانهایت ادب واحترام بهاءالدین داودپور(بامداد)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.