يکشنبه ۲۷ آبان
تیمار شعری از رحیمه نیکوحرف
از دفتر نقاب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴ ۱۶:۵۵ شماره ثبت ۴۰۹۱۳
بازدید : ۴۸۶ | نظرات : ۲۶
|
آخرین اشعار ناب رحیمه نیکوحرف
|
چه شد این بارکه من عاشق وبیمار شدم؟
بر سر عشق چنین، سوخته و زار شدم؟
به گمانم که دلم برد و همه عقل پرید
با نگاهش من دلخسته چه هوشیارشدم
حس خوبی و قشنگی و نگاهی تازه ست
به همان نیم نگاهش که خریدار شدم
برد هوش از سرمن روی دل آرای گلم
من پذیرای وصال گل و هم خارشدم
روزوشب فکر من او هست خدایا که چرا
بین این آدمیان محو به رخسارشدم
خنده هایش دل من برد ولی می داند
به همان خنده ی او بود که تیمار شدم
از دلم باخبرو شیوه ی او خاموشیست
چه کنم تا که بفهمد زچه بیدار شدم
وترنم که طلب کرد تو را ،عمر فروخت
همه ی هستی من وای ! گرفتار شدم !
رحیمه نیکوحرف
ترنم 13 فروردین 94
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.