سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        موضوع این ماه ، پاییزست

        شعری از

        شاهدخت

        از دفتر کوتاه مینویسم...درد نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ ۱۳:۲۲ شماره ثبت ۴۰۶۹۰
          بازدید : ۳۷۳۰   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        عکس نوشته 1 : پرنده ای که کوچ میکند
        پاییز را از بام آسمان میبیند
        و برگهایی که میریزند
        می آرایند زمین را برای ضیافت باران
        پاییز انقدر بزرگ است
        که قلبهاهم
        از حجم آبشار بارانش ، میشکنند
        چه رسد به آسمان؛ که همه را در بر خواهد گرفت ...
        عکس نوشته 2 : دلهایمان را به بهار گرم نکنیم
        چو پاییز که می رسد
        پرنده ها کوچ را از دلهایمان میاموزند ...
        دلها باید به شیرینی قند باشند
        وگرنه چای بدون قند را
        فقط دیابتی ها در بر دارند
        مثال من...
        عکس نوشته 3 : پاییز هزارم هم گذشت
        ولی حاجی فیروز بهار را نیاورد
        بیچاره پاییز
        که بگذرد،
        ننه سرما برمیگردد...
        عکس نوشته 4 :برگها میریزند
        پاییز میرسد
        ومن
        مانند بلوطی
        که اضافیست
        از ضیافت پاییز کنار میکشم
         
        عکس نوشته 5: پاییز می رسد
        زیر باران
        روی برگها
        هوا دونفر کیف دارد
        با کی؟
        سپیده هایم که زمستانند
        کمی پاییز می سرایم
        با انعکاس خودم در آینه
        دونفر می شویم
        درون و ظاهر من
        در پاییز قدم میزنند...
        " تقدیم به همه دوستان عزیزم خندانک
        شاید که در سال تحصیلی جدید
        فصل نوشتن من نباشه
        شاهدخت:)) "
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4