با سلام :
خیلی با خودم ، فکر کردم این ترانه رو که چند سال بعد از مرگ فردین
بنا به دلایلی ، سروده بودم تقدیم کنم یا نه ؟
چون هستند دوستان زیادی که خاطرات زیبایی ،با فیلم های این هنرمند کشورمون دارند ... تصمیم به تقدیم آن گرفتم ، با این امید که برای شما هم تداعی گر خاطرات شیرین وخوشی باشد ...
به یاد فردین
اون سفر کرده که یادش
مونده تو خاطره هامون
یه هنرمنده که همتاش
دیگه نیس ، تو سینمامون
یاد ِ "فردین" که می افتم
دلم از غصه ، می گیره
به خودم میگم ، نباید
اون ، چنین تنها بمیره
اون که با یه دنیا شهرت
تو دل ِ پیر و جَوون بود
چرا تنها شد و انگار
از ازل ، یه بی نشون بود
اون که با کار و مَرامش
شده بود " سلطان قلبا "
ساخته بود با " گنج قارون"
خونه ها ، تو " کوچه،مَردا "
"چشمه ء آب ِ حیات ُ "
نشون ِ " برزخی " ها داد
" بر فراز آسمانها " ، تکیه بر
" چرخ و فلک " داد
وقتی گپ ، میزد ، تو کافه
با " ظهوری "یا که " آرمان "
میدیدی چه پاک و ساده
شده پیش مرگ ِ "فروزان "
قصه ی فیلمای " فردین "
جنگ ِ دارا و نداره
پهلوون هم ، میشه باشه
اونی که ، هیچّی ، نداره
وقتی حرف میزد "جلیلوند"
یا به جاش ،میخونده ، ایرج
دنیا انگاری ، چه زیبا
واسه فردین ، شده ولخرج
کاش میشد که باز میدیدیم
فردینو ، تو فیلمی ، تازه
که داره ،با "بیک "و " آرمان "
به " فروزان " ، دل می بازه ...
اصفهان ، زمستان 90