يکشنبه ۲ دی
کافری دریا شعری از مریم شجاعی(بشارت )
از دفتر خیزران نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ ۲۲:۴۵ شماره ثبت ۳۹۶۶۰
بازدید : ۵۲۹ | نظرات : ۶۰
|
دفاتر شعر مریم شجاعی(بشارت )
آخرین اشعار ناب مریم شجاعی(بشارت )
|
یادم نرفته گفته بودم : سروری دریا .
شعرم فدایت ،عشق من ، تاج سری دریا .
مولای من ،سبزینه های جنگل است و تو
آیینه نرگس و از گل بهتری دریا .
چشمت ندیده گریه هایم را که می رفتم ؟
درآمدنها ؟خنده هایم را ، کری دریا ؟
ساحل خوری ، تنها گناه و اشتباهت نیست .
وقتی شنیدم ، گرگی ، آدم می بری دریا .
آن از نمازت که به موجی وصله اش کردی .
روزه نمی گیری ، مریضی ؟ کافری دریا ؟
چنگیز می بایست بر دستت بریزد آب
یک قاتل بیرحم و بیشرم و شری دریا .
من می روم ، .دیدارمان شایدقیامت
دیگرنداری مریمی . بی خواهری دریا .
دردفترساحل و با خودکارانگشتش
مردی نوشت :افسونگری ، افسونگری دریا .
____________________________________
مریم شجاعی - ساحل فریدونکنار92
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.