سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 14 خرداد 1404
  • رحلت حضرت امام خميني -ره- رهبر كبير انقلاب و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران، 1368هـ ش
  • انتخاب حضرت آيت الله خامنه‌اي به رهبري، 1368 هـ ش
8 ذو الحجة 1446
    Wednesday 4 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

      چهارشنبه ۱۴ خرداد

      خواب ارغوانی

      شعری از

      سعید چرخچی

      از دفتر رویای ارغوانی نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۴ ۰۱:۵۷ شماره ثبت ۳۸۹۵۷
        بازدید : ۳۳۴   |    نظرات : ۲۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سعید چرخچی

      دوشینه به خواب ارغوانی

      از برکت و فیض آسمانی

      دل کرد به ملک دوست پرواز

      تا پرده بر افتد از رخ راز

      از مرتبت و زمان گذشتیم

      از دیده و از کران گذشتیم

      از عقل زمین و هوش انسان

      از جهل و خرد نبوغ پنهان

      از شور و نشاط و غصه و غم

      از بود و نبود و هر چه ماتم

      از انجم و از کرانه فهم

      از دانش و جهل و خرد و  وهم

      دیگر نه زمان . نه خوب و بد بود

      دیگر نه زمین . نه خوی بد بود

      ساقی به ترنم و ترانه

      گه غمزه و شور عاشقانه

      گاهی به نوای بربط و چنگ

      هم نام مرا ربود هم ننگ

      یک جام و دو جام و جام دیگر

      زین دام نرسته . دام دیگر

      مدهوش شراب چشم بودم

      مفتون سراب وصل بودم

      دیوانگی ام ز حد برون شد

      خنده همه اشک . اشک خون شد

      نه حد و حدود و باید و بود

      نه شرط و شروط و غایت و سود

      یک قطره که از برکت دریا

      در کف بگرفته آسمان را

      یک لحظه به اوج آسمانها

      بی بال گذر ز کهکشانها

      نه روز نه شب نه زشت و زیبا

      هر صورت و سیرتی فریبا

      دستم بگرفت و گفت با من

      دیدن به دل است نه دیده تن

      گفتا که به چشم دل بباید

      اضداد جهان به وحدت آید

      گر خوب و بد و زیاد و کم را

      از یاد بری نشاط و غم را

      دیگر تو نه نار . ناز بینی

      هم آتش و هم عذاب من را

      با عشق عجین عیان به عالم

      هم خلقت انس و جن و آدم

      از عشق اگر نشان نمی بود

      این جوشش بی امان نمی بود

      هر ذره ز عشق در تکاپو

      هر بلبل از اوست در هیاهو

      این سبز قبای سرو رعنا

      از عشق درون گرفته معنا
      .....
      ...
      .
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1