دوشنبه ۳ دی
کو...چه ( الهام از شعر عبورِ شاعرگرانقدر مهدی یوسفی نژاد ( لولی وش ) شعری از رونیا گلیان
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ تير ۱۳۹۰ ۱۴:۲۱ شماره ثبت ۳۷۶۱
بازدید : ۱۰۵۰ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب رونیا گلیان
|
عبور:
درب ها را بگویید باز نشوند ، بچسبند پنجره ها سفت هاشور میله ها را که من اسارتم را به اسیری کشانده ام یک نردبان بالاتر از خیال درست لحظه ی میلاد ِ تبسم ِ چشمی که رنگ ِ عبور به خود گرفته بود !
سر برافراشتم تا عبور سر بلند تر از سروی که آسمان را به سخره می گرفت آنگاه که ستارگان مغرور رنگ به تحقیر ِ افول می دادند از درخشش زنانه ی نگاهی
و زن ..... روی کبودی ِ ترکه ای خشک آویخته به استیصال ِ گلبرگ فهم ِ ریزش را برای باغ به تفسیر نشسته بود ، شعر ِ دهانش را باد مزمزه می کرد بی آنکه بخواند به خویش تصویرساز ِ نفسهای گلی بی بهار را !
آه... نفسم می ریخت که می دیدم شاه بال ِ شعر در سایه می سوخت !!
عجالتأ به درب ها بگوئید باز شوند و پنجره ها وُ هاشورها را ....، نفسهای شعر سهم ِ من بود سهم کبوتری که پرش مهر بود وُ بالش رویا ، وقتی با پرو بال ِ عشق قصد ِ پرواز کرده بود ! مهدی یوسفی نژاد ( لولی وش )
کو...چه ( الهام از شعر عبورِ شاعر گرانقدر مهدی یوسفی نژاد ( لولی وش )
و من، با بالهای ساده ام
سقوط کردم در آغوش نفسهای دلتنگ
با چشمک ستاره های پرسو
در تب و تاب کویر تا کویر.
حالا فریادت میزنم
بلند بلند
که خاک عریان باغچه را
به سبزینه ی دستان تو بسپارم
این شبها ،نه من
که فاصله هم فاصله گرفته با تقویم
با تعطیلات سرخ خواب آلود
و با باران، که در من
بابهانه و بی بهانه
می بارد.
حالا تو بگو
تویی که با کوچ من
درکوچه آمدی
تا بگویی مرا
که کو؟ چه آمده بر حال و روزم؟
و من
پاسخت را
به خواب همان کوچه می دوزم ... اعظم گلیان ( گلی )
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.