شنبه ۳ آذر
من و هوس ! {عرفان} شعری از محمدکدخدائی
از دفتر آزادی و آزادگی ! نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۴ ۲۳:۱۹ شماره ثبت ۳۷۳۰۲
بازدید : ۴۴۳ | نظرات : ۴۱
|
آخرین اشعار ناب محمدکدخدائی
|
می کشانَدَم بسوی خویش
چیزی بنام
هوس !
در تک تک سلول هایم
می کشد
نَفَس !
در من بیداد میکند !
امیال خفته ام را ،
شیطان را ،
بیدار می کند !
میخواهم در میانش گیرم .
برایش بمیرم !
درآغوش بفشارمش
در بر بنشانمش
از لبان لعل گونش
جرعه ای بنوشم
ولبان تشنه ام را
ازجام یاقوت لبانش
بوسه ای بنوشانمش
اما !
دیگر چیزی نیز ؛
مرا بسوی خود
می خواند !
شرافت و نجابت است !
در هیئت
"تقوا" !
در هیئت
"پرهیز"!
ومن حیران و سرگردان
میانِ
آنچه می خوانَدَ م !
و آنچه می کشانَدَ م !
انتخابیست ؛
بس
دشخوار !
انتخاب ؛
میانِ
" دره " است و
" قله "!
فرود
است و
فراز !
قفس است و
پرواز !
و من !
در انتخابی دیگر ؛
با مدد از
"سپاه قدس" !
"اراده ی آزاد"
و"حق انتخاب" خویش ؛
پرواز را !
که اصلِ من است .
که در بطنِ نفسِ من است .
بر می گزینم !
هوس ؛
خاموش می شود !
شهوت ؛
فرو می نشیند !
وبا آغوش پر از خدا
می آغازم پرواز به سوی
قله را !
هر چند تنها
هر چند سخت و دشوار !
اما راهیست که ناچارم
از پیمودنش !
زیرا بر فراز قله
ایستادن !
در ذاتِ من !
همزادِ من !
و در "منِ حقیقیِ"
من است !
شعر عرفان و اعتراض
محمد کدخدایی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.