سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گریه با طعم غزل

        شعری از

        روحیا لرستانی

        از دفتر شیدایی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۴:۳۶ شماره ثبت ۳۷۰۸۷
          بازدید : ۶۵۳   |    نظرات : ۴۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        زخم هایی بعد تان از این و آن ها خورده م

        ناسزا های بدی را از دهان ها خورده ام

        آن شبی را با رقیبان تا سحر " می " خورد ه ای...

        جای تان خالی گلم..... ز خم زبان ها خورده ام

        جرم ما در " کعبه" و در سال " عام الفیل " نیست...

        پس چرا من " سنگ ها" از "آسمان ها" خورده ام؟؟؟

        کنده ی پیر بلوطم رو به روی خانه تان

        سنگ های طعنه از دست جوان ها خورده ام

        پیش ما از " منطق" تلخ لبان خود نگو....

        من خودم " سقراطم " و از " شوکران ها" خورده ام

        "مهربانی " بین ما تنها دلیل عشق نیست...

        هرچه خوردم زخم ها از " مهربان ها" خورده ام

        حرمت " موی سپیدم" را نگه دار و .... نجنگ....

        "پرچم صلحم" که در میدان تکان ها خورده ام

        هر چه از سهراب مان زخمی نصیب ما نشد...

        آخر از تهمینه مان .......... زخم زبان ها خورده ام

        **********************************

        سرنوشت عشق با آیینه ها دیگر.....یکی ست

        آخر بازیچه ی مردان خوش باور..... یکی ست

        خاطراتم گوش کن گر تازه عاشق می شوی.....

        خاطرات " هیزم " و فردای " خاکستر".. ..یکی ست

        می روی تنها تر از من " در موازاتم" ...... ولی

        مقصد این " ریل ها" تا هر کجا آخر...یکی ست

        رفتی و عاشق شدن را کفر خواندی...پس دگر

        با حساب حرف تو در بین ما کافر... یکی ست

        شرح چشمان تو را گفتم دگر از کس نپرس...

        چهره در آیینه ی "درویش" و " اسکندر" ...یکی ست

        *************************************

        کوله بار خنده را با خود تو بردار و....بروووووو

        هر چه غم داری برای بنده بگذار و......بروووووو

        من زمهر مادری خیری ندیدم نزد تو


        کودکت را در دل گهواره بسپار و.... برووو وو

        هر چه می خواهی ببر مال و منالم را..... ولی

        خاطرات کهنه را در توشه نگذار و.... بروووووووو

        حرف هایی را که با هم زیر باران داشتیم....

        چال شان کن یک به یک در کنج دیوار و ...... بروووو

        ای که می رقصی و با شور جوانی می روی

        حرمت موی سپیدم را نگه دار و ..... بروو وووووو

        بوسه ی پیرانه شهوت نیست.....از دلتنگی است

        بوسه بر لب ها برای آخرین بار و ...... بروووووووو

        شعر هایی را گفتم وصف خوش اندامیت

        بیت بیتش خوانده در گوش سپیدار و ..... بروو ووووو

        اسب تان آماده شد بانو..... لگامش را بگیر

        خود به تنهایی بکش آهسته افسار و.... برووووووو

        همتم دیگر ندارد طاقت شعر و غزل...

        بعد تو .....این دفتر و.......این هم ز خودکار و.....بروووووو
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3