ﺷﺎﯾﺪ،
ﻣﺴﯿﺮ ﺷﻌﺮﻫﺎﯾﻢ_
ﺑﻪ ﺩﺑﺎﻍ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ؛
ﺑﺨﻮﺭﺩ!
ﺍﻣﺎ؛
ﺍﺳﯿﺮ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ
ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ...
ﺩﻟﻢ_
ﺑﻨﺪ ﻭ ﺣﺎﻟﻢ ﺭﺩﯾﻒ،
ﻣﺼﺮﻉ *ﻫﺠﺎ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ؛
ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ...
ﺗﺮﺟﯿح ﻣﯽ ﺩﻫﻢ،
ﻋﺮﺽ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺒﺮﻡ!
ﺷﻌﺮ _ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﺳﺖ...
ﺍﻣﺎ؛
ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺗﺎﻥ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻏﺮﻕ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ...
ﭖ. ﻥ:
ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ
ﺍﻓﺮﺍﻍ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﮐﻨﯿﻢ،
ﺳﺎﺣﻞ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺑﻄﺮﯼ ﻫﺎﯼ
ﺧﺎﻟﯽ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯿﻢ! ﺑﺪﺍﻫﻪ
___________________________
ﭖ. ﻥ:
ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻮﺍﻗﻊ، ﺗﺮﺱ ﻫﺎ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﻣﯿﺪ.
________________________________
پ.ن2
آنان که از دایره غزل پا فراتر نگذاشتند! کشف شهودشان ( نهایتا) ختم به یک ردیف و قافیه تازه انگاشتن.!
اه از نهانشان بر می خیزد یک هجا کم باشد! اسرار دریا را رها می کنند روی باتلاقی میان صحرا نماز میت می خوانند.
__________________________________________-
*مصرع
لغت نامه دهخدا
مصرع . [ م َ رَ ] (ع مص ) افکندن بر زمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صرع . (ناظم الاطباء). افکندن . رجوع به صرع شود.
_________________________________---
افراغ* در لغت به چه معنا است؟
ریختن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ) (تفلیسی ). تهی کردن . خالی کردن . فروریختن . بریختن . (یادداشت دهخدا). ریختن آب . (از اقرب الموارد).
ریختن خون . (منتهی الارب ) (آنندراج.)
آب ریختن بر خود. (آنندراج.)
آب پر کردن درون چیزی . (آنندراج.)
ریختن طلا و نقره آب شده در قالب ، چنانکه ریخته گر بریزد . در قالب ریختن طلا و نقره ذوب شده . (از اقرب الموارد.)
تصفیه حساب . رسیدگی به محاسبات: و کتبه ختای به افراغ محاسبات مشغول گشتند. (جهانگشای جوینی.)
وارونه کردن ظرف برای ریختن آنچه در آن هست . (از اقرب الموارد). و آکنده کردن درون چیزی را.
افراغ در اصطلاح به چه معنا است؟
افراغ نام محلی در مکه است.
افراغ درختی است شبیه به درخت انجیر که شباهت به درخت انجیر دارد بلکه میتوان گفت که خود نوعی درخت انجیر است که بسیار بلند شو پر شاخه و پر سایه میباشد .در قدیم الایام در دشت اردن بسیار بود و در مصر و فلسطین اشغالی , لکن از آن درخت در اردن به جز اندک تعدادی آن هم در نزدیکی اریحا وجود ندارد و متقدمین در فراهم کردن آن ثمر بسیار اقدام مینمودند.سختی و سنگینی چوبش معروف است و برای بنای خانه ها در کار و از سرو ارزانتر بوده استو حتی بعضی تابوت های مصریان را که از این چوب بوده است در این ایم یافته اند که با وجد گذشت مدت 3000 سال از ساخت آن ها هنوز به حالت اصلی و اول خود باقی است.
___________________________________________________
اصرار رعایت وزن و قافیه در شعر معاصر و نسل جدید بمانند دست گرفتند پدری متعصب !دست فرزندش را که سالها فقط در یک مسیر از سر خوف و ترس که مبادا گمراه شود!! حال ببنید این طفل از تاریخ مشروطیت و تحولات سیاسی ادبی ایران گرفته تا عمر نیما و احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و منوچهر آتشی به نقطههای اوج شعر معاصر ایران رسیده چقدر سن دارد اما این پدر متعصب هنوز دست این کودک را نمی خواهد رها کند!!