سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        شب آرامیست

        شعری از

        محمد فروغی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۲۳:۴۱ شماره ثبت ۳۶۸۰۸
          بازدید : ۳۰۸   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد فروغی

        شب آرامیست
        ابرها بغضی دارند
        آسمان بی ماه چه دلگیر است
        چشم هایی در خواب
        چشم هایی بیدارند
        روح هایی در خواب
        روح هایی بیدارند
        گاه اشکی بر گونه ی عشق
        گاه شبنم که به رخساره ی گل
        فرصت تجربه ی حس لطیفی می داد
        گاه باران که پر از همهمه ی حادثه بود
          شب آرامیست
        چشم من بیدار است
        روح من بیدار است
        روح من آزاد است
        و به لمس پرواز نزدیک
        کوچ نزدیک است
        غربت دور
        سایه ی مرغی از بالای سر ماه گذشت
        روح من بیتاب است
         شب آرامیست
        لانه ای
        خواب درختان را آشفتست
        جوجه های حیرت نور می خواهند
        ماه می خواهند
        دستان نوازشگرچشمانی جست و جو گر می خواهند
        از یقین بیزارند
        پنجه هایش تن آن ها را می لرزاند
         شب آرامیست
        چشم من رو به جنگل دارد
        لانه ای را می کاود
        از یقین بیزارست
        روح من بیتابست
        و به حیرت محتاج
         شب آرامیست
        من به این آرامش مشکوکم
        می دانم راز هاییست در این شب که به جز
        دیده ی آن جانور موذی
        که از سایه ی کفش هایم هم می ترسد
        هیچ شب رویی در نخواهد یافت
        شب آرامیست
        روح من بیتابست
        میل هجرت دارد
        چشم هایم سنگین تر از آنند که همراهش باشند
        چشم آن جانور موذی نگرانست براین گام جدید
        من گمان می دارم
        گام های روحم او را نخواهند آزرد...

         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4