خوانندگارن ارجمند سروده ای را که فراروی دارید از سروده های اینجانب نیست بلکه ترانه ای است از شاعر معروف (رهی معیری) که آنرا به مریم فیروز تقدیم داشته است این سروده را سال 69 یکی دانش آموزانم باخطی زیبا به بنده هدیه داده است که دستخط این عزیز را هنوز دارم واینک به دستور عزیزی اینجا می آورم از اینکه این دفعه سروده ای از خود نگذاشتم عذر خواهم
**************
عروس جمن مریم تابناک
که اورا به جز سادگی مایه نیست
گرو برده از نو عروسان خاک
نکو روی محتاج پیرایه نیست
به رخ نور محض و به تن سیم ناب
به صافی چو اشک و به پاکی چو آب
به روشن دلی قطره ی شبنم است
چنان نازک اندام و سیمینه تن
به پاکیزگی دامن مریم است
که سیمین تن نازک اندام من
سخنها کند با من از روی دوست
زگیسوی او بشنوم بوی دوست
به رخساره چون نازنین من است
بوَد جام ما سر خوش از جام او
نشانی ز ناز آفرین من است
که مارا گلی هست هم نام او
گل من نه تنها بران رنگ و بوست
که پاکیزه دامان و پاکیزه خوست
قضا چون زند جام عمرم به سنگ
به خاک سیه چون شود منزلم
به داغم شود دیده ی لاله رنگ
بود داغ آن سیم تن بر دلم
بهاران چو گل از چمن بر دمد
گل مریم از خاک من بر دمد
نوازد دل و جان غمناک را
پر از بوی مریم کند خاک را
سراینده: رهی معیری