سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        درد دل

        شعری از

        بیژن آریایی(آریا)

        از دفتر چرک نویس نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۳ ۱۸:۵۷ شماره ثبت ۳۴۷۵۰
          بازدید : ۶۷۶   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بیژن آریایی(آریا)

        که بَرَد خبر به یارم؛که  زبون  به این  دیارم

         
        دل عاشقم چو خسته؛که خمیده  زیر  بارم

         
        شب  و  روز من  سیاه  و بنگر به قامت من

         
        که شکسته شد ز هجرت؛زغمت ببین چه زارم

         
        ز تو وعده های پوچ و همه نیرنگ و فسانه

         
        که مرا گهی یمین و چو نشیمن به یسارم

         
        رفته جانا همه از دست؛دل و دین و عقل و هوشم

         
        من مجنون ز غم تو؛به رهت چو انتظارم

         
        به فریب ناله هایت؛تو شکسته ایی دلم را

         
        که هنوز با خودم من؛به جدل ؛به گیر و دارم

         
        سخنی که با تو گفتم؛همه صدق بود و صداقت

         
        نبُود  به غیر از این فن؛که فریب  نبود  کارم

         
        ز تو چون گذشتم و من؛غم خود نهان نمودم

         
        که  امید  من  ندارم ؛به  همه  لیل  و  نهارم

         
        به تو گویمت نگه کن؛همه آن حرف گذشته

         
        که تو خوانده ای چو نامم؛ای گل سبز بهارم

         
        چه شده که تو شکستی؛گل خود بگو عزیزم

         
        تو نگفتی که شب و روز؛مونسم؛گلم؛ نگارم؟

         
        ز دلم توان گشود پر؛چو تو رفتی و نمودی

         
        همه خانمان من را؛چو خرابه ایی کنارم

         
        به که بایدش چنین گفت؛که وفا ؛مرده دیگر

         
        که غنیمت است وفا و همه بی وفایی یارم

         
        هر که خواهد شود عاشق؛جگری چو شیر خواهد

         
        نه به حرف باشدش این؛که همیشه است شعارم

         
        چو  نداری  جگر  از  شیر؛ تو   نرو  به  راه   عشاق

         
        تو  مزن  ز  عشق  لافی ؛ که  شکاندی    اعتبارم

         
        آریا  هر  چه  که  گوید ؛ به  تو   ای  دلبر    سفاک

         
        همه اش  تجربه  است  و  که  چو  غیراز  آن ندارم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2