سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 دی 1403
    29 جمادى الثانية 1446
      Sunday 29 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۹ دی

        منظومه ي فلاخن و شمشير (قسمت سوم)

        شعری از

        عليرضا حكيم

        از دفتر منظومه ي فلاخن و شمشير نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ ۱۱:۱۸ شماره ثبت ۳۳۵۲۲
          بازدید : ۶۸۳   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        با سلام و عرض ادب خدمت شعرا و اساتيد شعر ناب قسمت سوم اين منظومه را تقديم مي كنم اميدوارم كه كمي
        با صبر و حوصله تا انتها بخوانيد
        همچنين از صاحب نظراني كه در نقد اين منظومه شركت مي كنند پيشاپيش تشكر مي نمايم و از پيشنهادات و انتقادات
        استقبال مي نمايم
        رو برو شدن تيمور با گيو راوندي كه در دهي به نام آسياب ايذه ساكن بود
        به ره ديد پير جهان ديده اي
        بد و نيك از دهر برچيده اي
        طلب كر او را و پرسيد نام
        بگو چند سالت نمودي تمام؟
        نتر سيد يكدم نگرديد خم
        كه شايد بيازاردش با ستم
        بگفتا كه من گيو راوندييم
        ز صد سال افزون در اين وادييم
        من از ايل بيران* فراري شدم
        بريدم از آنان و تاري شدم
        نمي دانم از كار و رفتار او
        نه از لشكر و دشمن و يار او
        از احوال او من ندارم جواب
        در اين ده بنا كرده ام آسياب
        و زان پس ندانم اتابك كجاست
        سخن بي تأمل بسي نارواست
        شجاع و دلير و ملك زاده است
        و افراسيابش لقب داده است
        و دندان او را يكايك نگاه
        نمود و نگشته ز دوران تباه
        بر آشفت راوندي* از اين عمل
        كه من نيستم اسب را مشتمل
        تعجّب نمود امتحانش نمود
        به ديدار دندان دهانش گشود
        چو از گيو پرسيد احوال راه
        به اوگفت : جز راست از من مخواه
        گذشتن از اين راه ديوانگيست
        پياده روي باز هم سهل نيست
        طلايه خبر داد راهي مهيب
        به پيش است پر از فراز و نشيب
        سواره محال است از اينجا گذر
        نشايد كه رفتن از اين بيشتر
        سپس از اتابك بپرسيد از او
        زتعداد مردان و از خلق و خو
        بگفتا كه دارد سرشت لري
        كنون مي كند بر لران سروري
        و او پور يوسف ز بو طاهر است
        هم و صاحب لشكري قادر است
        اگر ايل بيران خروشان شود
        ز فريادشان كوه ويران شود
        چو شيران بيايند روز نبرد
        نبيند چو آنان كسي شير مرد
        و ديگر لران نيز مردانه اند
        هم آنان گه رزم جانانه اند
        كنم رهنمايت به راهي دگر
        كه دور است ليكن به دور از خطر
        بود سيمره بر سر راه آن
        ولي مي شناسم گذر گاه آن
        سپس گفت تيمر :با من بيا
        در اين باره گردي مرا رهنما
        بفر مود اسبي كشانند زود
        بر آن آسيابان نشانند زود
        به او گفت اسبم دو پاي من است
        دو پا دوست بي رياي من است
        همان گيو راوندي بد نهاد
        يكي راه ديگر به پيشش نهاد
        ره ديگري را به او ياد داد
        چنين عزّت خويش بر باد داد
        چو بيگانه را رهنمايي نمود
        گذشتند فوري ز پهناي رود
        اگر گيو نادان نكردي چنين
        مسلّط نشد بر لران گوركين *
        فكندند اردو لب سيمره
        كه فردا كند كار را يكسره

        بيران : مخفف بيرانوند نام ايلي در لرستان كه در اين جنگ حضور داشتند (بنقل از همان كتاب صفحه ي 217 سطر 9)
        سيمره :نام رودي خروشان در لرستانكه به كرخه مي ريزد
        راوند (رادوند): نام طايفه اي در پشتكوه لرستان
        گوركين :لقب تيمور

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1