شنبه ۳ آذر
قصد هجرت داشت... شعری از محمد فروغی
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۳ ۲۳:۲۲ شماره ثبت ۳۳۴۸۹
بازدید : ۴۶۴ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب محمد فروغی
|
قصد هجرت داشت
اندیشه عشق
تا به دنیای سخن
حسی در تعقیبش شب وروز
در گلویم پنهان شد
عنکبوتِ بغضی
می تنید تار های صوتم را
بر پنجره ی حنجره ام
و سکوتی که شکارش بود
لانه می کرد در آن
بی سبب نیست
که مشکوک نشد
بر دل من
هرگز آن گوش
که دنبال دهان بود
پر از نغمه عشق...
دل زبانش لکنت داشت
و قلم هم پایش روی کاغذ می لنگید
در قفس بود نگاه
در حباب اشکی
دید نتوانست حتی پیش پا را
چشمانم ناگهان برقی زد
و کسی انگار فهمید
در دلم طوفانیست
که مرا زیر چترش جا داد...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.