" شور غم زاد " .
نگو ، چگونه ز غم ، شور می شود پیدا ؟
که شور، از دل مهجور می شود پیدا !
گشاده روی تر از آفتاب صبح بهار ،
شراب، از کف انگور می شود پیدا .
نشاط خلوت انس و سرور بزم حضور ،
ز لعل ساغر مخمور می شود پیدا .
سلامت دل بیمار عندلیب چمن ،
ز ناز نرگس رنجور می شود پیدا .
به طرد اهرمن از حشمت سلیمانی ،
شکوه موعظه ، از مور می شود پیدا .
به شام شيفتگان، نور عشق می تابد،
ستاره، در شب دیجور می شود پیدا .
به دار طعنه ی کثرت گرای کفر گزین ،
نماز وحدت " منصور" ، می شود پیدا .
سرشت آدمی از خاک عشق، پخته شود ،
به عرش، جنت معمور می شود پیدا .
در آسمان سیه فام و کفر خیز حجاز ،
یکی ستاره ی پر نور می شود پیدا .
ستاره ای به بلندای نام نامی ی خویش ،
به اذن دولت منصور می شود پیدا .
ستاره ای که به شام سیاه مکه، او ،
سپیده چون دل کافور می شود پیدا .
ستاره ای که به سان ظهور جلوه ی حق،
ز عجز "موسوی"، از طور می شود پیدا .
برای خلقت کون و مکان، حقیقت را ،
بهینه علت و منظور می شود پیدا .
ز حسن خلقت اشرف ترین مخلوقات ،
طنین میمنت از "نور"، می شود پيدا .
طراوت از نفس اش، وام عافیت گیرد ،
ز نشوه ی نگهش ، حور می شود پیدا .
خرد، ز جایگه عشق می شود " آگاه " ،
دمی که آن مه مستور می شود پیدا .
** اسامی خاص داخل گیومه قرار گرفته اند .
میلاد مبارک انگیزش آفرینش ، خیر الخلقه، رسول رحمت للعالمین، بر تمام جهانيان پر برکت ترین باشد ان شاءالله.