سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 6 مرداد 1403
  • روز ترويج آموزش هاي فني و حرفه اي
22 محرم 1446
    Saturday 27 Jul 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      شنبه ۶ مرداد

      ابوذیات توصیف الحروف / دوبیتی وصف حروف / القسم الاول

      شعری از

      جاسم ثعلبی (حسّانی)

      از دفتر غروب ماه نوع شعر دوبیتی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۳ ۱۹:۲۳ شماره ثبت ۳۲۲۹۱
        بازدید : ۵۴۹   |    نظرات : ۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      ابوذیات توصیف الحروف  دوبیتی وصف حروف  القسم الاول
      الالف جالس بطل نادر و عدله
      حکم کل حرف بانسابه و عدله
      الصمت و امصوت ابحگه و عدله
      او یضل تاج او ملک یزهی الخویه
      ***
      الف سردار و بر کرسی نشسته
      شه شاهان و هر مانع شکسته
      شهامت باز می گردد به ایشان
      حکومت می کند قومش دو دسته
      ***
      الباء مثل البحر ساکن و اناله
      طریح اعلی الارض شکله و ناله
      الالف لو یسکن اگباله و ناله
      یحبون المزح صبح او مسیه
      ***
      حرف ب چون دریای خمیده
      شب تاریک هم رنگش پریده
      اگر حرف الف همیار گردد
      چه زیبا رنگ خوشبختی چشیده
      ***
      حرف التاء ترف تایه و داره
      یلم بهموم خلانه و داره
      تحن تشتم تذم خاتم و داره
      الخلگ تضحک علیک ابکل مسیه
      ***
      به نرمی حرف ت را می شناسم
      غم و غصه کشیده از حواسم
      نگین خاتمی تابیده از دور
      ملامت کردنش ای دل هراسم
      ***
      حرف الثاء حرف کاشف وسر بیه
      ثجیل او شایل اوصافه وسر بیه
      عند اهله اشحلی الطافه و سر بیه
      یعرب اهله او یشیخ اعلی الخویه
      ***
      حرف ث امین راز داری
      چه سنگین است در وصف بهاری
      ادیب و عندلیب قوم و خویشان
      چو شیخی نزد گردانش سواری
      ***
      حرف الجیم جر القلم و انصاف
      ذبح کص الگلب بالشکل وانصاف
      تقدم بالجبر و الجرح و انصاف
      جمیل او جسر جامع کل خویه
      ***
      حرف جیم زیبا خط کشیده
      دو نیمه کرده قلب آرمیده
      دو نام جبر و جرح با نامش آغاز
      به زیبایی پل فخرش رسیده
      ***
      حرف الحاء حرف مفتوگ و اشفه
      اهلال او ساکن ابکل فرح واشفه
      علی راسه رسم مرسوم واشفه
      یبوس الیلفضه ابعز او هنیه
      ***
      حرف ح دو زخم بخیه خورده
      هلال شادی ها در دل سپرده
      سر زلفش طنین خود نمایی
      کمین گاه محبت عشق و درده
      ***
      حرف الخاء یخل بالغزل و برا
      یغرگ بالگلب شلال و ابرا
      نصیبه او محشره وادواه و برا
      یزف کلمن ثگل حمله علیه
      ***
      حرف خ چو نخ محکم تنیده
      درون آبشارش دل کشیده
      نصیبش عزت و داروی هر درد
      هوار و بخت دلبندی خریده
      ***
      حرف الدال عالمختال دلال
      الجذب حب الفتی من گال دلدل
      من هو العاش عمره ابرضا دلال
      الدال اتغشمره ابزی المنیه
      ***
      حرف دال دلالی به پا کرد
      ندیدم با کسی جوری وفا کرد
      چو تک فرزند وارث پادشاهی
      همه دار وندارش را هوا کرد
      ***
      حرف الذال ذل الفکر والهم
      ابوجوده استعملیت الصبر والهم
      نجانی منه رب الکون والهم
      او جعلنی اسعید عرفکم علیه
      ***
      حرف ذال ذلت آفریده
      به یادش دل صبوری را چشیده
      خدا درد و غمش از من رها کرد
      نبودش دل به خوشبختی رسیده
      ***
      حرف الراء سهم مایل وسایل
      یلم ارزاق للعایز و سایل
      رحیم امدرس اصحابه وسایل
      کریم او یکرم ابایده الهدیه
      ***
      حرف ر چو نیزه کج رها کرد
      به محتاجان زرو زیور جدا کرد
      بگو با مهربانی دیده اش شاد
      به همنوعان شب وروزش وفا کرد
      ***
      حرف الزای زی الگمر واحله
      ینور او ما یقاس ابربع و احله
      عساک اتنول کل ما نال واحله
      تضل سلطان حط ایدک بادیه
      ***
      حرف ز چو ماه شب سحردید
      به هر سیاره ای نورش نتابید
      خوشا بر ساکنین خاک پاکش
      تمام عمر ز سلطانی نترسید
      ***
      حرف السین سیبنی و عانی
      طول العمر حطمنی و عانی
      سجن صارالی دمرنی و عانی
      ثلث تهمات حملهن علیه
      ***
      حرف سین مرا بی خانمان کرد
      تمام زندگانم بی امان کرد
      به زندان خودش دل را کشیده
      سه تا تهمت نصیب جانمان کرد
      ***
      حرف الشین شیبنی و ضمنی
      من الخوان کترنی و ضمنی
      جریب الموت یحیینی و ضمنی
      یناسی طلبتی او یشهد علیه
      ***
      حرف شین پیرم کرده زوری
      مرا از همقطاران کرده دوری
      چو مرگ آید به دیدارم شفا داد
      دلم معتاد کرد با آب شوری
      ***
      حرف الصاد صد الالم وانصاد
      حزین او ساعداه القدر وانصاد
      اذا یشکر رماده الحذر و انصاد
      یمکن یلتقی ابذاته الحمیه
      ***
      حرف صاد دردش را جفا داد
      زمانه حزن واندوهش شفا داد
      اگر جویای شکر ورستگاری
      به همنوعان خود مهرش صفا داد
      ***
      من الشاعر:
      جاسم ثعلبی (الحسانی)
      09/09/1393
       
       
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0