سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        در کویر آدمیت

        شعری از

        محمد فروغی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۳۰ شماره ثبت ۳۱۰۲۹
          بازدید : ۳۷۸   |    نظرات : ۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد فروغی

        در کویر آدمیت چاه دل هم خشک بود 
        تک درخت عشق هم در سایه اش 
         
         
        آفتابی خواب بود
         
         
        مار بود و نار بود و خار بود
         
         
        بی ستاره آسمان بخت شب
         
         
        تک سواری در کویری تا ابد 
         
         
        گمراه بود
         
         
        کام چشمی شور بود از شور اشک
         
         
        کودک قلبی که لرزان 
         
         
        غرق در هذیان و تب 
         
         
        سر به دامان حزین سینه ای بی تاب بود 
         
         
        بی رمق ابر امیدی گاه در حال گذار
         
         
        در میان مشت او تسبیح باران
         
         
        مله ای ذکر لبش 
         
         
        هر لحظه ی ایام بود
         
         
        " هر کویری بستر دریا زمانی  دور بود"
         
         
        ابر با تسبیح باران استخاره می نمود
         
         
        که ببارد یا نبارد 
         
         
        بر کویری که نگاه تشنه اش مسحور آن تردید بود
         
         
        شاعری با خاک چاه دل تیمم می نمود
         
         
        وقت طوفان شن و سجاده اش بر باد بود
         
         
        شاعر اما نیت باران نمود و اقتدا
         
         
         بر نماز مار و نار و خار کرد
         
         
         رشته ی تسبیح باران 
         
         
        در میان مشت ابر از هم گسست 
         
         
        در قنوت شاعری باران روح ، بی نیاز از ابر و باد و رعد 
         
         
         باریدن گرفت 
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        ساحل شیدا(ساحل)

        ،

        محمد فروغی

        ،

        مونس ارجمندی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2