يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر زین العابدین محب علی
آخرین اشعار ناب زین العابدین محب علی
|
وقتي که يادت می کنم ای دوست در لحظه معراج می مانم
مبعوث گشتم واژه هايم را تا صبح ديدارت بگريانم
می خواهمت رازي بگويم که شايد کلام ساده ای باشد
می خواهمت ای آستان اوج محبوب من شالوده جانم
در شعر حيران می شوم بي تو این روزها گم می شوم بي تو
بايد غزل نذرت کنم هر روز يک عمر باشي تا که مهمانم
من با تو میي ابم جهت ها را راه تو در دين و شريعت نيست
تو شاهراه مقصدم هستي من بيشتر از این نمی دانم
در لحظه هاي آفرينش نيز برگشتنت را می پرستيدم
بسپار رفتن را به فرداها تا من برايت شعر می خوانم
اين روزها تقويم عمر من در فصل سبزي برگ می ريزد
بسيار می ترساندم این فصل می ترسم اري از زمستانم
شايد همين فصلي که درپيش است اغاز يک ويرانگري باشد
عادت ندارم من به این خورشيد من مبتلاي برف وبارانم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.