سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 خرداد 1404
  • فتح خرمشهر در عمليات بيت المقدس، 1361 هـ ش - روز مقاومت، ايثار و پيروزي
28 ذو القعدة 1446
    Saturday 24 May 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      مهربانی جایگاهی در قدرت ندارد...برای یک بار هم شده طعم قدرت را باید چشید >گذشت تااطلاع ثانوی تعطیل⛔️

      شنبه ۳ خرداد

      جفت من او هم نبود...

      شعری از

      محمد فروغی

       از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۳ ۲۳:۲۸ شماره ثبت ۳۰۶۳۳
        بازدید : ۲۸۲   |    نظرات : ۹
      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد فروغی

      جفت من او هم نبود
       
       
      یال افشان در میان بیشه ی چشمان او
       
       
       شیر می غرید
       
       
      بوی خون می داد سرخی نگاهش 
       
       
      در مشام چشم آهو مرده ی احساس من
       
       
      من شکار شیر بودم
       
       
       پس چرا کفتار برد
       
       
      لذت دندان زدن بر قلب خون افشان من
       
       
      جفت من او هم نبود
       
       
      من کبوتر باز و او باز شکاری در نگاه
       
      باز، بازی با کبوتر سرنوشت باز کرد
       
       
      مرگ درچنگال او خوش بود 
       
       
      اما خوش نبود 
       
       
      پی به راز طعمه بودن 
       
       
      در بزنگاه شکار
       
       
      جفت من او هم نبود
       
       
      خوی تنهایی مرا افسرده است
       
       
      من نمی دانم که ام 
       
       
      آیینه کو
       
       
      جفت من آن کس که در آیینه هم دیدم نبود
       
       
      تا ندانم کیستم جفتی نیابم، آگهم
       
       
      اما چه  طور
       
       
       پی برم آیین آیینه
       
       
       به چشمان جنون
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۱۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      رضا نظری

       ،

      حسين باران(کاک باران)

       ،

      محمد فروغی

       ،

      میثم دانایی

       ،

      اسامه یعقوبی

       ،

      منصور دادمند

       ،

      حسن عباسي

      ،

      ساحل شیدا(ساحل)

       ،

      منوچهر مجاهدنیا

       ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

       ،

      اکبر رشنو

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      مرتضی سلیمیان مرتضی سلیمیان
      دیروز       جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دیروز       عليرضا حكيم عليرضا حكيم
      ۲ روز پیش       سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق) سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
      ۲ روز پیش       آرمین اسدزاد (الف) آرمین اسدزاد (الف)
      ۴ روز پیش       سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق) سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
      ۵ روز پیش       زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس) زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      ۵ روز پیش

      نظرات

      مشاعره

      سید مرتضی سیدی

      تیغی بتراش از لب آن اخم دمادم ااا کین طایفه از خنجر ابرو نگریزند
      میر حسین سعیدی

      تو تمام هست بودن را به خود می دان و دوست ااا بر من و تو آرد او هر ما سوا در مغز و پوست
      سید مرتضی سیدی

      دلتنگ توام ااا دیوانه وار میخواهمت ااا نداشتمت ااا ندارمت ااا دوست دارمت
      حمیدرضا محمودی (ناجی)

      نمانده است و نماند دریغ و حسرت من اااا که با گذشت درنگی تمام خواهد شد اااا طواف گرد بیابان دلیل بی آبی ست اااا میان گریه نمازم حرام خواهد شد
      میر حسین سعیدی

      مست و مستان هست و هستان ااا دست و دستان جست و جستان ااا دف به دست و هوی دستان ااا این بهار و این گلستان ااا دست ما را هم بگیرد ااا آنکه آید از نیستان

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1