سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 6 مرداد 1403
  • روز ترويج آموزش هاي فني و حرفه اي
22 محرم 1446
    Saturday 27 Jul 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      شنبه ۶ مرداد

      خروس 2

      شعری از

      جاسم ثعلبی (حسّانی)

      از دفتر نسیم کارون نوع شعر قصیده

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۳ ۱۵:۲۸ شماره ثبت ۲۹۲۳۹
        بازدید : ۵۳۱   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      خروس 2
      خروس بد زبون ما ، خواب و صفا  نداره
      روی درخت خونمون ، با قلدری سواره
      تو لذت خواب دلم ، قوقولی قوقو می کنه
      صبرم تموم شده دیگه ، یه جوری دل شومی کنه
      با قیچی ریش خودم ، بال و پرش بریدم
      بازم می خونه بی صدا ، ناخن پاش کشیدم
      دور می زنه توی حیاط ، قد قد زیبا می خونه
      دونه میخواد در می زنه ، خدایا قلبم داغونه
      با بند کفش خوشگلم ، پاهای اون رو بستم
      می خوابه رو زمین تر ، غرورش و شکستم
      بازم می خونه بی جهت ، خوشا به حال و روزش
      سبد گذاشتم رو تنش ، افتاده دل به سوزش
      بازم صدا در میاره ، می پیچه در مغز و سرم
      آب و غذا بهش دادم ، ساکت نمیشه سرورم
      نصف شبی تو مجلسی ، یه شب دلم کباب می خواست
      نیت سر بریدنش ، تو ذهنم اومد این دواست
      کدوم روش اسونتره ، تیر بزنم ولش کنم
      و یا با کارد تیز تیز ، مشکلم و حلش کنم
      نصف شبی تیرو تفنگ ، صداش می پیچه تو هوا
      همسایه ها بیدار میشن  ، چکار کنم خدا خدا
      هی دویدم آه کشیدم ، خروسه خیلی فرزه
      تا بگیرم اون پریده ، از لب و کنج درزه
      حیاط خونه باز باز ، زمین ورزشی شده
      من می دوم او می دود ، تو دستم تاولی زده
      بازی نمیه اولش ، تموم شده به سود او
      افتادم و غش کردم و ، کور شدم از دود او
      عیال و بچه ها همه ، دست می زنن بگیر بگیر
      میدون جنگ ما شده ، من و خروس خنگ و پیر
      آخر قصه رو بگم ، آخر خط گرفتمش
      آب زدم بال و پرش ، چاقو گرفتم گردنش
      چشم قشنگ و ناز او ، خیره شده به تسلیم
      اشک فرود اومد ازش ، رام نمیشه زتعلیم
      دلم شکسته ناگهان ، از قتلش دست کشیدم
      آزاد که شد به گوشه رفت ، آوازش و شنیدم
      بار دیگر بگیر بگیر  ، منقارش و چسب زدم
      با نوک پای دیگرش ، باز می کنه بازم ردم
      هوای شرجی و صدا ، خروس بی بخار ما
      سلب شده اسایشم ، شدم فدای خنده ها
      تمام پرهای تنش ، یکی یکی کشیدم
      لخت و عریان که شده ، دیگه تموم بریدم
      خروس بی محل ما ، دست کشیده از آواز
      بی بال و بی پر که شده ، نمی خونه به هر ساز
      جاسم ثعلبی (حسّانی) 25/05/1393
       
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0