جمعه ۷ دی
هم چون ستاره ای خاموش شعری از محمد فروغی
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ ۱۷:۲۴ شماره ثبت ۲۸۹۸۸
بازدید : ۳۹۸ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب محمد فروغی
|
هم چون ستاره ای خاموش
در کهکشانی دور
گویی که قرن هاست
که به روی قلب خویش
از هم
فرو پاشیده ام
این جا همان واحه ایست
که در آن
زمان هم صفر می شود
آری
من آن سیاه چاله ام
که نور هم
درون من
زنجیر می شود
روزی ستاره ای درخشان
در کهکشان راه شیری عشق
می سوختم
در درون خویش
با چنان حرارتی
تا شاید از پس هزاران هزار
سال نوری فاصله
در آسمان سیاه چشمانی
جلوه گر شوم
دیگر شاعران هم ز علم کهن دل شکسته اند
چون ناتوان ز توصیفِ ناب ترینِ لحظه هاست
آن لحظه ای که
سربِ سختِ فضا زمان
در دست های جاذبه ی عشقی
خمیده می شود
هم چون سیاه چاله ای
در دور دست ترین کهکشان
در حال انبساط
در انتظار شاعری
که با شعر تازه ای
شاید مرا
ز ماورایی رصد کند
روزی که عشق
در انفجاری بزرگ
زاده شد
از ابتدا
سرنوشت
در طالع ستاره ی عاشق
سیاه چاله بود
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.