يکشنبه ۹ دی
من وقلم قسمت دوم(مرگ قلم) شعری از علی ناصری(عین)
از دفتر یاد نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۴۲ شماره ثبت ۲۸۸۱۰
بازدید : ۱۱۷۸ | نظرات : ۲۰۴
|
آخرین اشعار ناب علی ناصری(عین)
|
قلم در مقابلم ایستاده
ویک ریز اشک می رزید
و دستم خیس خیس
قلم به یک ناله می خیزد
برخودمیشکافدکه ای اف
ای اف به قلم های سیاست زدگان نژاد پرست
چطور میلتان به طغرای خونریزی است
با آهی می گوید ومی افتد
و آرام آرام خونش
جوهر وجودش چهره ای را نقش می بندد
چهر ه ی سایه ازسکوت
سکوت یک دنیا
در برابر نسل کشی
چهره ای کریه از یک غم
غم فرزندان بی پدر
مادران بی فرزند
وچه زیبا به خیر مقدم مرگ
ومی فشرددربغل درد را
که مرگ شریفترین
هدیه بر خون ریزان ،سرکشی نفس بشر
ومن مانده ام باقلمی بی جان بادرد های مانده
وسایه زشت بوف استکبار بر صفحه ی پایانی خوابگاه قلمم
ویاد از او که :چگونه ازصلح بنویسم؟و......
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.