سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        لب و دندان

        شعری از

        سید حسین عمادی سرخی

        از دفتر دلنوشته ها نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۱۳:۴۷ شماره ثبت ۲۸۷۵۴
          بازدید : ۹۸۸   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید حسین عمادی سرخی
        آخرین اشعار ناب سید حسین عمادی سرخی

        گفت با دندان ِ کرمو دوش، لب
        این چه غوغاییست؟ آنجا! آن عقب!
        معرکه گیری نمایی پیش من؟
        پشت ِ سر، از ما چه می گویی سخن؟
        گفت دندان: مرگ بر لب! زنده باد
        چون من و امثال لب، هرگز مباد
        کرده ای محبوس ما را در دهان
        هست زندانبانِ ما ها، این زبان
        دشمنِ مسواکی و ضدّ ِ خمیر
        ای لبِ ظالم! برو فوراً بمیر
        ضدّ ِ ظلمِ تو نمایم من قیام
        می دهم بر دردها من التیام
        می کنم افشا، همه رازِ تو را
        ویژه خواری هایِ آغازِ تو را
        من شنیدم از بزاقی، پیش از این
        از فسادِ ذاتی ات ای لب، چنین :
        خورده ای شیر از ممه، بی آبرو!
        یا که با.... استغفرُ للا! خود بگو!
        همچو لولو، دزدی ای لب! غاصبی!
        فتنه بر پا می کنی! تو کاسبی!
        یا که آقا زاده ات! خالِ سیاه!
        جا گرفته پیشِ تو، در رویِ ماه
        خویش را با لابی و با گفت و گو
        کرده آخر، مایه ی خوبی ِ رو!
        گرچه دارم من علاقه به شما !
        خود برو، ورنه دوباره می گما !
        گفت لب: ای شیری ِ من! کرمکی!
        نا رفیقِ من! همیشه کودکی
        یک هف هش سالی، تویی مهمانِ ما
        من از اول بودم و تا انتها...
        من بُوَم همراه این پیکر! بدان!
        جای ِ من باشد همیشه رویِ آن
        لب از اول بود و دندان آمده
        می رود دندان ، نه لب! جانِ همه
        "عین الف ها" یَم برو کشکت بساب
        " میم الف نون" جان! مده خود را عذاب!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4