وقتی بدنیا امدم
اداره ثبت احوال حالی از من نپرسید
نپرسید چرا امدی برای چه مدت میخواهی بمانی چکار می کنی
فقط شماره ای داد وتاریخی 19 تیر 1324 تهران ونامی
حتی نپرسید چه دینی وچه زبانی میخواهی از روی شناسنامه پدر
انتخاب کرد بعد از ان من شدم نینا متولد 19 تیر 1324 وایندهای مبهم
68 بهار نه! 68 سال پائیز را گذراندم 19 تیر وارد 69 سالگی میشوم
خودم نمی دانم امدنم بهر چه بود .
شاید لبخند های کودکیم که پدر ومادر را خوشحال می کرد
شاید درس نخواندم در مدرسه معلم را عصبانی می کرد
شاید کلنجار رفتن با همراه زندگیم که نیمه راه مرا گذاشت ورفت
شاید وظیفه ام بزرگ کردن 2دخترم بود که انان هم مثل من سئوال
بودند چرا مارا بدنیا اوردی اری این زندگی بود نه مادرم مقصر بود نه
من مقصر اصلی اداره ثبت احوال بود که فقط وظیفه داشت بنویسد
تمام حالم 4 کلمه است وچند تایی عدد ودیگر هیچ حتی نمیدانم کی
مهر فوت در ان صفحه مخصوص میخورد بهر حال هنوز هستم وخودم
بخودم تولدم را تبریک می گویم
نینا