سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
اولین موردی که در ذهنم آمد و در سایر سرایشاتِ این شاعر عزیز خودنمایی میکند استفاده از واژگان کهنه و بنوعی کلیشه ایِ گذشته است که به رسم عادت،گریزی از آنها نیست که در آرایه های ادبی که محصور نیستند و تمثیلی اند تحتِ عنوانِ آرکائیسم یا (باستان گرایی) مشهورند و معنی اش آن است که شاعر یا نویسنده در اثر خود از کلمات مهجور و ساختارهای دستوری قدیم استفاده کند. که دوستان مستحضرند که باستان گرایی بر دو نوع است: «باستان گرایی واژگانی و باستان گرایی نحوی.
باستان گرایی اگر در خدمت زیبایی شعر باشد از محاسن شعر است، اما اگر سدّ و مخل زیبایی شعر باشد در زمره معایب شعر قرار می گیرد.»
واژگانِ زمهریر و چین و هندویِ زلف و کبریا و وصال از آن شِق اَند. البته خورده ای نیست ولی در علم بدیع و نوآوریهایِ ادبی،لوث اند و محلِ تأمل.( بنده بِسان آقای اخباری گاهی با همین مشکلات روبه رو میشوم و بخاطرِ این صوَر،موردِ سرزنش دوستانم قرار گرفته ام.... هرچند آنان بیشتر از دامنه یِ واژگانِ غیر پارسی ام ایراد میگیرند مانندِ: توقیرا و تزعزع و تضعضع و تشیید و مداهنه و غیره)
نگره و واگویه یِ دوم:
رد القافیه است. حقیرِ شاگرد و سراسر خطا،حقیقتا در تمامیِ آثارِ حضیضی که دارم اگر نام آنها را نظم بگذاریم و ارزشی برایشان قائل شویم، هیچ وقت از موضوعِ رد القافیه بهره نجسته ام. چرا که معتقدم مخاطب منتظرِ خلقِ اثری بدیع و تازه است و میخواهد دِلْ کیف شود و ما نباید با رد القوافی و رهایی از تنگدستیِ واژگان و قوافی، با آوردنِ همان واژه،خواننده را از خوانشِ سروده یِ زیبایی محروم کنیم.
یک جایی پیشتر،فکر کنم چند سال پیش جمله ای از بانو زنده یاد پروین اعتصامی خواندم که استفاده از رد القافیه را نکوهش نموده و آوردن آن را ناصواب خوانده بود با دلایل خودش.
در پناه مهر