سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      لبخند مهربانی...

      شعری از

      مریم شجاعی

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۳ ۲۳:۵۰ شماره ثبت ۲۷۴۴۰
        بازدید : ۵۹۵   |    نظرات : ۲۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مریم شجاعی

      آغوش گرم مادرانه ات
      آبستن زلزله ای ویرانگر است.
      کمی سرد باش...
      قلب بیمارت
      از دود سیگارهایمان سکته کرده
      و این روزهاست که دیگر خاموش شود...
      ریه هایت...
      ریه هایت را  هر روز قطع میکنند
      بمیرم برایت...درد دارد....؟؟؟
      و بیشترین فریاد تو
      از ....
      از سلولهایت است...میدانم....
      میدانم که همه با هم بیگانه اند.
      قهر کرده و عبوس
      پشت به هم میکنند ...
      شرق و غرب و
      شمال و جنوب وجودت را ویران کرده اند.
      گاهی دود میخورند و گاهی حرص.
      گاهی اخم میکنند و گاهی هم فریاد میکشند.
      به سلولهایت لبخند را نیاموختی مگر؟
      خطوط پیشانی که همیشه سمبل فداکاری نیست...
      گاهی به مانند سلولهای تو
      نتیجه ی خساست و حسادت است.
      زمین...کره ی خاکی بیمارم...مادر مهربانم...
      به سلولهایت ...به فرزندانت...
      به من...به او...به آنها
      بیاموز...
      بخندیم...
      و مهربان باشیم با هم.
      تو را به جان زمین...مادرمان...
      بیایید غرور را بشکنیم
      و اعتماد کنیم به هم...
      اعتماد کنیم به هم...
      تقدیم به آنهایی که از اخم دیگران می رنجند و سلولی از سلولهای شاد زمین اند...
      به امید شروع صبح فردا با لبخند به برادران و خواهرانمان...خدا را در چهره ی انسانهایی که میبینیم ببینیم و لبخند بزنیم ...متحد شویم تا زخمی درمان کنیم...خدا را یاری کنیم برای اینکه هیچ انسانی غمگین نباشد...
      دومین سلول شاد و مهربان زمین شما باشید شاید در خیابان هم مسیر شدیم........به امید دیدار.....
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5