داستان عاشق شدن من به نظرم نسبت به قبلیا قابل درک تره:
دیدم یه شب اسیری /میرد به روی سینی/گفتم چرا اسیری/گفتا دارم عزیزی/دوره از
چشمام منم/دیونِه نگاشم/گفتی بیا نگارم/بشو تکه گاهم/گفتم که دوست
دارم/گفتش که منم دارم...
با هم بودیم یک کمی/شد بودش گل پریم/ولی یهویی رفتش/نگاهش گرفتش/
شدم منم مثل اون/غمیگنمُ لا جون/منم دیگه اسیرم/یه روزی منم میرم/هر وقت امد
عزیزی/زور گفتمش غریزی/تو فکر افکار اون/شدم مثل مریضی/میگیرمش
عوضی/عاشق بی معشوقش/قایقه بی عایقش/غرق میشه تو زندگی/باید کنه
بردگی....بی تکه گاهم شدم/تنهایی یاد گرفتم/رسم زندگیُ/نداری تازگیُ/باید بشی
فراری/هر شب کنی تو زاری/از عاشقیُ، دلی/که نه، نداره عقلی/بی منطقه
روانی/عاشق شدی مجنونی/به هر کاری مجبوری/میزنه با سنگ به تو/میگه برو سگ
برو/بیچاره ای دری نیست/معشوق تو لیلا نیست/هر جا کی که باشه محبوب/داشته
باشه یکم سود/میخوان تو را عزیزم/بزار بگن مریضم/هر شب منم میخونم/تا وقتی که
ببینم/خوشبختیت دیونه/این دلت میدونه...
بنیامین بتا