با احترام و تقدیر از تمامی نقادان واقعی که عمر گرانمایه خویش
را برای تکامل ادب و فرهنگ هزینه نموده اند و عرض پوزش از محضر
آن بزرگواران ؛ این شعر را برای آنانی سروده ام که از نقد برای نیل
به اهداف شخصی خویش بهره میبرند!...
نقد
ای که درک و عقلتـان در چشمتــان محدود شد
پایه هــای نقدتـان هم از زیان و سود شــــــد
این عدالت رَخت بَر بَست از وجود و قلبتـــان
منطق و اندیشــه در نزد شمــا نابود شــــــد
نقدهاتـان پُر زِ اغراض و هدف هـای شمــاست
با همین رفتارتـــان نقـد حقیقــی دود شـــــــد
گفته هاتان عالمــی از نکتــه ها و نقض هاست
این جهان بینیّ تــان چون روزنی مســدود شـــد
حیف از این گنجینــه های دانش و علم و ادب
که بِدستـان شمـــا و دیده تــان مطرود شــــــد
حافظان و سعـدی و خیـّـــام های نسـل ما
با نگاه و حرفتان دلســـرد از آنچـه بود شد
بعــــــد از آن فرزانـه مردان و بزرگــان ادب
چون شمــا بودید این گنـجِ ادب معـدود شد
شاد و خوشحال است یارا چون که دارد ذوقِ شعر
هر چه می خواهـــــد سُراید حرفتـــان مردود شـــــد
ناصرترهنده ( یارا ) اردیبهشت 93 – (M.I.S )