سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        یار بچشان

        شعری از

        ساحل شیدا(ساحل)

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۳ ۲۱:۳۱ شماره ثبت ۲۵۳۴۴
          بازدید : ۴۷۵   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
        آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)

        با سلام  و تشکر ازشما عزیزان  وهمراهان گرامی جهت قدم گذاری به کلبه   من خواهان نقد های و سازنده  شما هستم
        یار چرا یه گوش چشم به ما نظر نمی کنی
        به کوچه باغ شعر من بازگذر نمی کنی 
        یار چنان فسانه ای در تب و تاب زندگی
        سایه ز من گرفته ای بله به سرنمیکنی
        گرچه به کوششی نبود دولت مهر تو مرا
        شب به سحر ندا زنم باز خبر نمی کنی
        در بر تو چو نوری است در کمر حقیقتی
        روشنی جهان ز توست مهر اثر نمیکنی
        حلقه شکر دادیم در بر خود مرا بخان
        دل تو صدا نمیزنی فکر پسر نمی کنی
        گر چه که راه پر دد است سایه دیو مرا بپاست
        دست تو شد رهنمون حال خطر نمیکنی
        روز ازل درخت جهل کرد مرا ز تو جدا
        باز به درخت کن صدا گو به ثمر چه میکنی
        برسر هر حلقه ای هست حفاظ آشکار
        نور آفتاب تو راست داس قمر چه میکنی
        دوش به حلقه ای شدم از تن خاکی ام جدا
        صورت شوق دادنم شهد شکر چه می کنی
        آتش جهل اگر نبود نور به فکرتم نبود
        در دل کوه تو به ناز ساخت زر نمی کنی
        گر که غم جهان دهی شادی وصل خود بده
        سینه بحر تا نتافت صدف گهر نمی کنی
        ساحل عجب به ظلم و جور بار عشق کشیده ای
        کوه چو پنبه رشته شد باز حذر نمی کنی
        س .ش 19 اسفند 92
        از ریاست سایت جهت این محیط دوستانه وگرداوری سروران عزیز سپاس گذارم 
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3