درود بر شما دوستان ناب،بهارانتان
خجسته باد.امیدوارم پیوسته شادِشاد
باشید و در شادی دیگران کوشا.پوزش
مرا بپذیرید.سپاس از دوست مهربانم
آقای ریاحی که مرا شرمنده خویش نمود.
نوروزتان همیشه پیروز باد.
-------------------------------
آمدم من، جان من با توپ پُر
تا به تو خوانم سخنهایی چو دُر
گر تو دشواری نداری؛ مهربان
از گذشته خوانمت آرام جان
گر چه کهنه باشد این گفتار من
من چه گویم،داد ازاین کردارمن
می پرستم من نژاد و خاک را
چون به مانندش نبود افلاک را
چند روزی من نبودم در سرا
خامه ایی تا بر نویسم نامه را
این درست که کهنگی درخامه ام
بس کهن واژه بود درچامه ام
پس تو بشناس این همه گفتار راست
چون که ایرانی به اوج اندر سزاست
جای شُکر چون گفته ام بنده سپاس
یا که واخواست را به جای التماس
یا که گویم من به جای مرحبا
آفرین خوانم به پندار شما
یا زیادت را فزون خوانم، چه سود
چون که دست آورد آن اینگونه بود
من که گفتارم همین است جان من
گر توانی پس به مانندش بزن
من کجا گفتم شماها را زبان
بس نوین باشد فراوان اندر آن
گر که خُرده داری ای بس با هنر
تو سرودم را شکاف، مانند زر
با زبان من چه کار آید تو را
مو شکافی را مگر باید تو را؟
جان من گیری نده زین پس به این
کهنه گویش، پس هزاران آفرین
چون که پارسی را زبان باشد دری
هر سخن را می شکافی ، گوهری
پس پدید آید از آن گفتار پاک
گر چه رفته با ابوالقاسم به خاک
این که ماندست پایدار ایرانیان
پاسداری کن از آن ، مانند جان
تا که گویند بهر ما آیندگان
آفرین جانا بر این پایندگان
پاس داشتند کهنه گفتارْمان نکو
این چنین مردم اگر دیدی بگو
واپسین گفتار من،بهر همه دوستان ناب
پایدار مهر شما، هر روزْ روزیْتان کباب!!